بررسی ویژگی‌ها و شیوه‌های به‌کارگیری تزئین تنگ‌بری در آثار معماری ایران صفوی و هند گورکانی

نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد صنایع‌دستی، دانشکدۀ هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران، ایران.

2 دانشیار گروه صنایع‌دستی، دانشکدۀ هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران، ایران.

3 استادیار گروه معماری، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.

چکیده

بیان مسئله: تنگ‌بری یکی از عناصر وابسته به معماری در ایران عصر صفوی و هند گورکانی است. روابط فرهنگی و سیاسی صفویان و گورکانیان نقش بسزایی در تعامل و نفوذ هنر بین دو کشور داشته است، به‌طوری که بسیاری از هنرها از جمله هنر تزئینی «تنگ‌بری» که در هند با نام «چینی‌خانه» شناخته می‌شود، بر اثر همین تبادلات رونق یافته است. بر این اساس انجام مطالعة تطبیقی جهت بررسی این آثار به لحاظ ویژگی‌های شکلی و کاربرد آن در فضاسازی معماری ایران دورة صفوی و هند دورة گورکانی، مسئلة اصلی این پژوهش است. این پژوهش با بررسی ویژگی‌های فرمی، نقوش و تکنیک‌های اجرای تنگ‌بری، نگرش متفاوت هنرمندان در شیوه‌های به‌کارگیری این تزئین در بناهای دو سرزمین را مشخص می‌کند.
هدف پژوهش: بررسی تأثیر مراودات فرهنگی ایران دورة صفوی و هند دورة گورکانی بر روند تحول عنصر تنگ‌بری، شناخت ویژگی‌های شکلی و چگونگی به‌کارگیری این تزئین در بناهای دو کشور از اهداف اصلی پژوهش است. هدف ثانویة پژوهش استفاده از دانش به‌دست‌آمده از موضوع در طراحی زیورآلات و صنایع‌دستی است که البته در این مقاله به این موضوع پرداخته نشده است.    
روش پژوهش: پژوهش حاضر بر اساس تحلیل یافته‌های تاریخی و توصیف نقوش بر مبنای دانش نظری و بصری شکل گرفته است و شیوه‌های گردآوری اطلاعات شامل پیمایش میدانی بناها، مطالعة منابع داخلی و خارجی معتبر و کسب اطلاع از اشخاص صاحب‌نظر است.
نتیجه‌گیری: این بررسی نشان می‌دهد عنصر تزئینی چینی‌خانه تحت تأثیر تنگ‌بری‌های ایران و طی روابط فرهنگی ایران و هند در دورة صفوی وارد هنر هندوستان شده است و به لحاظ گونه‌شناسی، به سه فرم کلیِ «محرابی»، «ظرفی» و «کتیبه‌ای» در تزئینات تنگ‌بری هر دو دورة صفوی و گورکانی قابل دسته‌بندی است. تکنیک‌ها و مصالح به‌کاررفته در نمونه‌های ایرانی و هندی دارای تفاوت‌هایی با یکدیگر بوده لیکن به‌صورت کلی تنگ‌بری‌های ایرانی با تنوع شکلی بیشتر، در فضاسازی داخلی کاربرد داشته‌اند. در مقابل نمونه‌های موجود در هند از تنوع در تکنیک‌های ساخت برخوردار بوده و بیشتر در نماسازی سطوح خارجی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Investigation of Features and Methods of Using “Tongborie” Decoration in Architectural Works of Safavid Iran and Mughal India

نویسندگان [English]

  • Mehrnoush Soltani 1
  • Samad Samanian 2
  • Mehrdad Soltani 3
1 M.A. in Handcrafts, Applied Art Faculty, University of Art, Tehran, Iran.
2 Associate Professor, Department of HandCrafts, Applied Art Faculty, University of Art, Tehran, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Architecture, University of Zanjan, Iran
چکیده [English]

Problem statement: “Tongborie” is one of the dependent elements of architecture in the Safavid Iran and Mughal India eras. Safavids and Mughals cultural and political relations have had a significant role in art influence between two countries so that many arts including Tongborie decorative art which is known as “Chini-khana” in India has gained popularity because of these relations. The main statement of this study is investigating these works in terms of form and application in the architecture of the Safavid Iran and Mughal India eras. This study determines different attitudes of artists in the application of these patterns in the monuments of two lands by investigating form features, patterns, and Tongborie application techniques.
Research objective: The main objective of this study is to investigate how cultural relations between Safavid  Iran and Mughal India influence the evolution of Tongborie objects, the recognition of form features, and the use of these designs in monuments of two countries. The secondary aim is to use of resulted knowledge in designing jewelry and handcrafts which has not been addressed in this article.
Research method: The present study has been based on historical findings analysis and description of patterns based on theoretical and visual knowledge and data collection methods including a field survey of monuments, study of internal and external creditable sources, and obtaining knowledge from experts.
Conclusion: This study shows that the decorative element of Chini-khana has entered Indian art under influence of Iran Tongbories and can be categorized into three general forms “Altar”, “Container”, and “Epigraph” Techniques and materials used in Iranian and Indian models have had differences. Iranian Tongbories have been used in interiors with more variety of forms. In contrast, extent models in India have had a variety in mason techniques and have often been used in the landscaping of external surfaces.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Architectural works
  • Tongborie
  • Chini-khana
  • Safavid
  • Mughal
احمدی، زهرا. (1396). تأثیر معماری اسلامی ایران بر معماری دورة گورکانیان هندوستان. پنجمین کنگرة مهندسی عمران معماری و توسعة شهری (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)، تهران.
اصلانی، حسام. (1393). آرایه‌های گچی در معماری دورة اسلامی اصفهان. تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. 
امیرحاجلو، پریسا و امیرحاجلو، سعید. (1396). همنشینی آرایه‌های تنگ‌بری و فرم سفالینه‌های دورة صفوی (مطالعة موردی تنگ‌بری‌های کوشک هشت بهشت و کاخ عالی‌قاپو اصفهان). مطالعات معماری ایران، 6(12)، 5-28.
بزرگ‌مهری، زهره. (1389). آمودهای ایرانی.  تهران: نشر سروش دانش.
بلر، شیلا و بلوم، جاناتان. (1381). هنر و معماری اسلامی (ترجمة اردشیر اشراقی). تهران: انتشارات سروش.
پورجعفر، محمدرضا؛ بقایی، پرهام و پورجعفر، علی. (1394). معماری و شهرسازی دورة اسلامی در هندوستان. تهران: انتشارات دانشگاه تربیت مدرس.
پیرنیا، محمدکریم. (1383). سبک‌شناسی معماری ایرانی. گردآوری و تدوین: غلام‌حسین معماریان. تهران: انتشارات پخش آرین.
جوانمردی، فوزیه و غفوریان، مریم. (1396). بررسی محتوایی پیوند متون فرهنگی–تاریخی ایران و هند در عهد صفوی. مجموعه مقالات چهارمین همایش متن پژوهی ادبی، هستة مطالعات ادبی و متن پژوهشی، تهران.
حسینی، آرزو. (1392). شربت و شربت‌خانه در گذر زمان. باغ نظر، 10(25)، 49-58.
حمزوی، یاسر. (1388). معرفی تزئینات گچی بناهای تیموری شهر یزد و فن‌شناسی تزئینات گچی بقعة ستی فاطمه قرن 9ه.ق (پایان‌نامة منتشرنشدة کارشناسی‌ارشد مرمت اشیای تاریخی-فرهنگی). دانشکدة حفاظت و مرمت، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
سعادتی، رها. (1395). آذین تنگ‌بری در معماری عصر صفوی. اردبیل: انتشارات هفت گنج.
  شمسی‌ کوپایی، سعیده. (1391). طراحی و ساخت تزئینات داخلی با الهام از هنر تنگ‌بری (پایان‌نامة منتشرنشدة کارشناسی ارشد صنایع‌دستی). دانشکدة هنرهای تجسمی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
ولی‌بیگ، نیما و سعادتی، رها. (1390). تزئینات معماری آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی با تأکید برآرایه‌های تنگ‌بری چینی‌خانه. مطالعات هنر اسلامی، (14)، 119-127.
گوشه، فاطمه. (1390). بررسی سیر تحول تنگ‌بری در ایران و ارائة راهکار حفظ و مرمت تنگ‌بری‌های شاه نشین خانة مارتا پیترز (پایان‌نامة منتشرنشدة کارشناسی ارشد مرمت اشیای تاریخی- فرهنگی). دانشکدة حفاظت و مرمت، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
مصباحی، شکوفه. (1388). گمشده‌ای از هنر و معماری صفویه (مجموعة شیخ صفی‌الدین اردبیلی) طرح بازسازی سردر و احیای تزئینات آن. تهران: انتشارات رسانه پرداز/ پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
 
 Alfieri, B. (2000). Islamic Architecture of the Indian Subcontinent. London: Laurence King.
Baer, E. (1998). Islamic ornament. Edinburgh: Edinburgh University Press.
Chida-Razvi, M. (2017). The Imperial Mughal Mausoleum  of Jahangir: Homage and Legacy. Taasa Review, 26(3), 10-11.
Chida-Razvi, M. (2019). From Function to Form: Chini-khana in Safavid and Mughal Architecture. South Asian Studies, 35(1), 82-106.
Gupta, I. & Sharma, R. (2013). Persian Paradisal Theme on the Wall of Mughal Tombs. American International Journal of Research in Humanities. Arts and Social Sciences, 3(1), 92-96.
Klingelhofer, W. (1988). The Jahangiri Mahal of the Agra Fort: Expression and Experience in Early Mughal Architecture. Muqarnas, (5), 153-169.
Khan, S. & Imdad, A. (2011). Analysis of Typological   Evolution of Chini-khanas of the Sethi Havelis, Mohalla Sethian, Peshawar. South Asian Studies, 27(1), 75-88.
Koch, E. (1986). The Zahara Bagh (bagh-i-jahanara) at Agra. Journal of the Islamic Environmental Design Research Centre, 2, 30-37.
Koch, E. (2001). Mughal Art and Imperial Ideology. New Delhi: Oxford university press.
Koch, E. (2007). My Garden is Hindustan: The Mughal Emperor’s Realization of a Political Metaphor. Middle East Garden Traditions, 159-174.
Michell, G. (2007). The Majesty of Mughal Decoration (the art and architecture of islamic india). London: Thames & Hudson.
Nadeem Rezavi, S.  (2002). Iranian Influence On Medieval Indian Architecture. Aligarh: Tulika.
Shalimar Bagh. (n.d). Retrieved Novembar 1, 2018, from  http://archnet.org/sites/5011/