نقش تجربۀ زیستۀ طراحان در بازنمایی کهن‌الگوهای معماری نمونۀ موردی: آثار معماران ایرانی تحصیل‌کردۀ خارج از کشور

نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی

نویسندگان

1 گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

بیان مسئله: امروزه علی‌رغم گسترش و بسط موضوعات بینارشته‌ای علوم شناختی، روانشناسی و معماری، دربارة نقش آگاهی و ناآگاهی طراحان در فرآیند آفرینش اثر انگاره‌ای قطعی، واضح و روشن وجود ندارد. از سوی دیگر به خاطر نبود روشی برای خلق معانی مشترک، شکافی عمیق میان فضای اندیشیده‌شده و فضای درک‌شده ایجاد شده است. تغییرات بنیادین و دگرگونی‌های پیوسته در طراحی‌پژوهی و هم‌پیوندی آن با معماری و آموزش امروز منجر به گسست تجربة مستقیم طراحان از الگوهای فضایی ثابت و در پی آن عدم شکل‌گیری روند طبیعی و دگرگونی کهن‌الگوهای معماری برای بازنمایی مفاهیم ازلی و سرمشق‌ها شده است.
هدف پژوهش: این مقاله به معرفی ویژگی‌هایی از واحدهای فضایی معماری ایرانی که در آثار طراحان ایرانی امروز تداوم داشته است می‌پردازد و با تبیین نحوة تأثیر تجربة مستقیم و زیستة طراحان در آفرینش فضا، بر بازنمایی کهن‌الگوها در فرآیند تولید معماری، از میان کهن‌الگوهای برگزیده می‌پردازد.
روش پژوهش: با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، بر مبنای نظریة داده‌بنیان، آثار معماران ایرانی تحصیل‌کردة خارج از کشور به عنوان داده جمع‌آوری شده است؛ این آثار به روش سیستماتیک استراوس و کوربین و بر اساس معیارة فضای مادی و معنایی به کهن‌الگوهای باغ ایرانی، حیاط میانی، ایوان و چارطاقی، دسته‌بندی می‌شوند. این دسته‌بندی شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی است. سپس از میان چهار کهن‌الگوی انتخابی، مواردی که معماران مورد مطالعه، تجربة مستقیم و زیسته در فضای آن را داشته‌اند مشخص و با نتایج دسته‌بندی مقایسه می‌شوند.
نتیجهگیری: یافته‌ها نشان می‌دهد تجربة زیستة طراحان در بازنمایی کهن‌الگوهای معماری نقش مستقیم دارد. گرایش به شبیه‌سازی فضاهای کهن‌الگوی حیاط میانی که ایرانیان در آن تجربة زیسته و پیوسته دارند بیشتر است. تداوم عناصر معنابخش به فضای ایوان و ظهور برخی نظام‌ها و نقش‌مایه‌ای باغ ایرانی در مواردی نادر مشهود است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Designers’ Lived Experience in Representation of Architectural Archetypes A Case Study of Iranian-born Foreign-Educated Architects’ Designs

نویسندگان [English]

  • Setareh Yamini 1
  • Parisa Alimohammadi 1
  • Kaveh Bazrafkan 2
1 Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Problem statement: Today, despite the expansion of interdisciplinary topics in cognitive sciences, psychology, and architecture, there are no definite, clear ideas about the role of designers’ conscious and unconscious in the process of creating a work of art. On the other hand, the absence of a way to create common meanings has resulted in a deep gap between the thought space and the perceived space. Fundamental and continuous changes in design research and its connection with architecture and education have led to the rupture of designers’ direct experience of fixed spatial patterns and has resulted in the loss of formation of natural development, life, and transformation of architectural archetypes used to represent primitive conceptions and models.
Research objective: While introducing the features of spatial units of Iranian architecture that have continued in the works of current Iranian designers, the present study explains the effect of designers’ direct and lived experience on the representation of archetypes in works of architecture.
Research method: With a qualitative approach, the works of Iranian architects educated abroad were collected and analyzed using Strauss and Corbin’s grounded theory. Then archetypes of Persian garden, central courtyard, porch, and Chahartaqi were classified according to physical and semantic space criteria. The classification included open, axial, and selective codes. Among the four selected archetypes, the items about which the studied architects had direct and lived experience in their space were identified and compared with the classification results.
Conclusion: The designers’ lived experience was found to play a significant role in representing architectural archetypes. There was a greater tendency to simulate the central courtyard archetype wherein Iranians had lived experience. The continuity of meaningful elements of the porch and theemergence of some systems and themes of the Persian garden were evident in rare cases.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Collective unconscious
  • Archetype
  • Lived space
  • Design process
  • Grounded Theory
احمدی، فرهاد. (1384). شهر- خانه حیاط مرکزی، شهر- خانة پایدار، شهر- خانة آیینی. صفه، (41)، 91-113.
احمدی علیایی، سعید و محمودی، فتانه. (1394). جهان‌های اثر‌گذار در تکوین اثر هنری؛ تاریخ جامعه، تاریخ هنر، تاریخ هنرمند. نقد ادبی، 8 (29)، 31-59.
احمدی، بابک. (1398). حقیقت و زیبایی. تهران: مرکز.
اردلان، نادر و بختیار، لاله. (1390). حس وحدت (ترجمة ونداد جلیلی با همکاری احسان طایفه). تهران: موسسة علمی پژوهش علم معمار.
استراوس، انسلم و کربین، جولیت. (1395). مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریة زمینه‌ای (ترجمة ابراهیم افشار). تهران: نی.
اکبری، علی و فلامکی، محمد منصور. (1395). بررسی جایگاه ادراکات حسی و احساس در پدیده‌شناسی فضای ساخته‌شده. پژوهش‌های انسان‌شناسی ایران، 6 (1). 7-21.  
اکبری، علی و نیرومند شیشوان، مهدیه. (1398). جایگاه تجربة زیسته از منظر فلسفة بدن در فرآیند طراحی و خلق مکان. پژوهش‌های  فلسفی، (26)، 25-52.
بهنود، الناز؛ بلیلان اصل، لیدا و ستارزاده، داریوش. (1399). تجلی کهن‌الگوهای یونگ در ساختار معماریِ مجموعة آرامگاهی عارف چلبی اوغلو. پژوهش‌های معماری اسلامی، 8 (4)، 145-168.
دهقان، نرگس؛ معماریان، غلامحسین؛ محمد مرادی، اصغر و عبدی اردکانی، حجت‌اله. (1390). مقایسة تطبیقی مفهوم عروج با مشترکات معنایی کهن‌الگو با کالبد معماری. مطالعات تطبیقی هنر، 1(2)، 87-100.
شاهچراغی، آزاده. (1398). پارادایم‌های پردیس، درآمدی بر بازشناسی و بازآفرینی باغ ایرانی. تهران: سازمان جهاد دانشگاهی تهران.
کارمن، تیلور. (1390). مرلوپونتی (ترجمة مسعود علیا). تهران: ققنوس.
مالگریو، هری فرانسیس. (1395). مغز معمار (ترجمة کریم مردمی و سیما ابراهیمی). تهران: هنر معماری قرن.
میرشاهزاده، شروین؛ اسلامی، سید غلامرضا و عینی فر، علیرضا. (1390). نقش فضای مرزی-پیوندی در آفرینش معنا. هویت شهر، 5(9)، 5-16.
نیستانی، جواد؛ حاتمیان، محمد جعفر؛ موسوی کوهپر، سید مهدی و حاتم، غلامعلی. (1391). تحلیل چگونگی استمرار معماری چهار‌طاقی از دورة ساسانی به اسلامی در ایران با تکیه بر روش نقد کهن‌الگویی. جامعه‌شناسی تاریخی، 4(2)، 173-191.
هروی، حسنیه؛ فلامکی، محمد منصور و طاهایی، سید عطاالله. (1398). بازتاب آرکی‌تایپ‌های مادینه در معماری تاریخی ایران بر اساس آرای یونگ. باغ نظر، 16 (80)، 51-62.
یمینی، ستاره؛ علیمحمدی، پریسا و بذرافکن، کاوه. (1399). تحلیل آثار معماری معاصر با رویکرد نقد اسطوره‌ای؛ انطباق طرح معماری پایانة بندری یوکوهاما با کهن‌الگوی باغ ایرانی. باغ نظر، 17 (86)، 17-28.
یونگ، کارل گوستاو. (1393). جهان نگری (ترجمة جلال ستاری). تهران: توس.
یونگ، کارل گوستاو. (1398الف). ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگو (ترجمة فرناز گنجی و محمدباقر اسمعیل پور). تهران: جامی.
یونگ، کارل گوستاو. ( 1398ب). انسان و سمبول‌هایش (ترجمة محمود سلطانیه). تهران: جامی.
 
Abrams, M. H. (2005). Glossary of Literary Terms. Boston: Thomson Wadsworth.
Alexander, C., Ishikawa S. & Silverstein, M. (1977). A Pattern Language, Nikos Salingaros, Stewart Brand edn. New York: Oxford University Press.
Casey, E., S. (2000). Remembering: A Phenomenological Study. Bloomington and Indianapolis: Indiana University Press.
Jung, C. G. (1959). Basic Writings. New York: Modern Library.
Jung, C. G. (1986). Psychology and the East. London: Ark.
Lefas, P. (2014). Architecture: a Historical Perspective. Berlin: Jovis.
Margoshvili, M.  (2019).  Archetypal Concept and Contemporary Architectural Criticism. Researcher: European Journal of Humanities & Social Sciences, 3 (2), 67–83.
Merleau-Ponty, M.  (1945).  Phénoménologie de la Perception.  Paris: Gallimard.
Merleau-Ponty, M. (1964). The Primacy of  Perception. Evanston, Illinois: Northwestern University Press.
Pieczara, M.  (2019). Archetypes in Contemporary Architecture. Technical Transaction, (4), 71-84.
Van Manen, M. (1997).  Researching lived experience: Human science for an action sensitive pedagogy. London: Routledge.