2024-03-28T23:49:26Z
http://www.bagh-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=8639
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
آسیبشناسی جایگاه پژوهش و کاربست آن در مدیریت شهری؛ مطالعه موردی : نظام مدیریت شهری تهران
سیدمهدی
الوانی
سید حسین
اخوان علوی
حمیدرضا
محملی ابیانه
بیان مسئله : یکی از چالشهای مهم پژوهشهای شهری، نبود اعتماد کافی میان مدیران ارشد اجرایی و خطمشیگذاران (اعضای شورای شهر) به پژوهشگران است. به گونهای که با مطرح کردن این ادعا که نتایج کار پژوهشگران با دوری از حقایق حوزه اجرا و عمل، عملیاتی نیست ضمن مشارکت ندادن آنها در فرایندهای کلیدی تصمیمگیری و خطمشیگذاری، منابع و بودجه کافی را به بخش پژوهش اختصاص نمیدهند. این موضوع خود با ایجاد یک چرخه معیوب، باعث تضعیف و عدم توسعه زیرساختها و ظرفیتهای پژوهشی در دانشکدهها و ضعف تئوریک و حرفهای پژوهشهای کاربردی در حوزههای گوناگون مطالعات مدیریت شهری شده است. همچنین این موضوع باعث عدم اعتماد دو جامعه مدیران ارشد و پژوهشگران میشود. مسئله این مطالعه، تحلیل و مطالعه این چرخه، آسیبشناسی و بررسی راهکارهای ارتقای به کارگیری پژوهشها در تصمیمگیریهای نظام مدیریت شهری تهران است.هدف : هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل وضعیت کنونی سازوکار تعریف، اجرا و راهبری پژوهشهای شهری در نظام مدیریت شهری کشور با استفاده از رویکرد خطمشیگذاری مبتنی بر شواهد و در ادامه ارایه راهکار است.روش تحقیق : روش تحقیق در این مطالعه «مطالعه موردی» و نوع آن «مطالعه تکموردی ابزاری» است. در گام نخست چارچوب تحلیلی مبتنی بر مدل«عرضه و تقاضا» براساس منابع نظری و نتایج تحقیقات متعدد بینالمللی طراحی و تدوین شد. در گام بعد، با استفاده از چارچوب تحلیلی استخراج شده سازوکار تعریف، اجرا، راهبری و استخراج نتایج پروژههای پژوهشی در مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که سازوکار پژوهشی موجود نیازمند تقویت جدی بخش تقاضاست.نتیجهگیری : این مقاله ضمن ارایه اطلاعاتی دقیق از سازوکار طراحی و اجرای پژوهشهای شهری در شهرداری تهران، دارای نتایجی است که میتوان آن را به دو مورد اصلی خلاصه کرد : 1. توسعه یک چارچوب تحلیلی برای بررسی و تحلیل سازمانهای پژوهشی در بخش عمومی و 2. پیشنهاد ایجاد ساختاری با عنوان «دفتر توانمندسازی پژوهشی مدیریت شهری» در سازوکار موجود مدیریت پژوهشهای کاربردی در نظام مدیریت شهری تهران؛ که مأموریت مشخص آن توسعه «ظرفیت خطمشی» و «ظرفیت نهادی» خواهد بود.
Research
Researchers and policy-makers
Evidence-based policy-making
supply and demand
urban management
2018
08
23
5
16
http://www.bagh-sj.com/article_67363_eb6bd2f63d79d7373e95b454384aed81.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
تحلیل شبکه سازمانی مدیریت مشارکتی نوزایی شهری در بافت تاریخی گرگان
حمیدرضا
بابایی
مجتبی
رفیعیان
مجید
روستا
رضا
پاسیان خمری
ساختارهای سلسله مراتبی سازمانی و دوری از ویژگیهای روابط شبکهای حاکم بر مدیریت بافتهای شهری منجر به عدم همکاری و هماهنگیهای سازمانی در حوزه مدیریت چنین بافتهایی شده و متعاقب آن مشکلات زیادی در شکل اقدامات نوسازی و بازآفرینی بافتهای شهری رخ داده است. از این سو دولت لزوم مدیریت مشارکتی را با ایجاد ستادهای بازآفرینی شهری در سالهای اخیر خاطر نشان کرده است. بافت تاریخی گرگان یکی از بافتهای ارزشمند کشور است که همانند دیگر اسلاف خویش، دچار مشکلات عدیدهای بوده که حل آنها نیازمند همکاریهای بین سازمانی است. این موضوع در حالی است که سازمانهای متعدد با ساختارهای اداری متنوع در این حوزه دخیل هستند. بدینسان این پژوهش در راستای تحلیل ساختار مشارکتی شبکه سازمانی متولی نوزایی بافت تاریخی گرگان صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق، تحلیل شبکه سازمانی مرتبط با مدیریت مشارکتی نوزایی در سطح بافت تاریخی گرگان است. بر این اساس پژوهش به دنبال شناسایی ویژگیهای شبکه، تفسیر ساختار مشارکتی و تحلیل بازیگران این عرصه است. بدینسان سؤال اصلی پژوهش اینگونه تدوین یافته است : ساختار مشارکتی شبکه سازمانی نوزایی بافت تاریخی گرگان چه ویژگیهایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، در این تحقیق، از راهبردهای توصیفی تفسیری پژوهش در راستای الگوواره تحقیق عملگرایی استفاده شده و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل شبکه اجتماعی بر مبنای دادههای رابطهای میان سازمانی بهره گرفته میشود. همچنین برای گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع بوده است که علیرغم تلاش دولت در ایجاد ستاد بازآفرینی و تأثیر آن بر شبکه نوزایی، همچنان شبکه نوزایی بافت تاریخی گرگان تحت تسلط ساختار سلسله مراتبی و بر اساس الگوی حاکمیت مرکزی است که در پژوهشهای قبلی نیز بدان اشاره شده است. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که نوع رابطه میان سازمانی را میتوان از نوع هماهنگی دانست که به علت روابط کوتاهمدت در جهت هماهنگیهای سازمانی و اشتراکگذاری اطلاعات صورت میگیرد. با توجه به ویژگیهای ساختار مشارکتی شبکه، این پژوهش بازیگران شبکه را در سه گروه، بازیگران فعال، بازیگران بالقوه، و بازیگران بیتفاوت طبقهبندی کرده است.
Organizational network
Urban renaissance
The historical context of Gorgan
2018
08
23
17
28
http://www.bagh-sj.com/article_67364_44388012e0280e951867a7eb35dd5bac.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
الگوی نوین از دستور زبان شکل در معماری خانه امروز؛ نمونه موردی : خانههای مجموعهای قاجاری شهرهای تبریز و تهران
کیانوش
حسنی
ویدا
نوروز برازجانی
بیان مسئله : با توجه بهسرعت تغییرات ایجادشده در حوزههای معماری، نمیتوان گفت این هنر عاملِ ارتقای کیفیتهای زیستن نیز بوده و جوابگویی به ابعاد جامعتری از نیازهای انسان را به همراه داشته است. ساکنان بناهای امروز در بیشتر موارد از فضاهای زیست خود ناراضی و با وجود گسترش امکانات، بناهای امروز زیباتر و انسانیتر از بناهای دیروز نیستند. در مواردی، معماری به یک سرپناه یا نمایشی از سلایق فردی معمار و کارفرما تقلیل یافته و از شأن حقیقی خود دور شده است. آنچه امروز نمایان است، خالی شدن از دیروز و گمشدن در آن همه معناست. این مقاله برآن است که با توجه به گذشتة ما، چرا ساکنان بناهای امروز در بیشتر موارد از فضاهای زیست خود رضایت نداشته و واکنشهای طبیعی و احساسی خود را نسبت به محل زندگیشان ازدستدادهاند. افق دید این مقاله تبیین الگویی نوین با استفاده از دستور زبان شکل1 برای خانه معاصر براساس جوهرة معماری خانههای دوران قاجار است. هدف : این مقاله برآن است که با استناد به ویژگیهای کالبدی و معناییِ خانههای مجموعهای2 دورة قاجارِ شهرهای تهران و تبریز، به الگویی قابلاستفاده در خانههای امروز دست یابد. در این راستا اهداف زیر مطرح میشود:1. چگونگی تبیین الگوی نوین با استفاده از دستور زبان شکل 2. چگونگی ایجاد شکلهای پایه در خانههای مجموعهای قاجار شهرهای تبریز و تهران 3. درک معنایِ نهفته در شکلهای متنوع خانههای قاجاری تبریز و تهران. روش تحقیق : این پژوهش از نوع کیفی است؛ فن تحلیل دادهها، دستور زبان شکل است. دستور زبانهای شکلی، سامانههای تولیدکنندهای هستند که بر پایة مجموعهای از قاعدههای شکلی به طراحی منجر شده و برمبنای الگوریتم کار میکنند. الگوریتم فرایندی است با خروجیهایی که حاصل دستورالعملها یا قوانینی برای اجرا در مجموعهای از دادههاست. روش شناسایی قوانین، تأویل پدیدارشناسانه خانههای دورة قاجاری با روش ماکس ونمنن3 است. کیفیت خانه قاجاری در این مقاله بهعنوان یک تحقیق پدیدارشناسانه بر مبنای بیان تجربه زیسته در مکان چهار خانه قاجاری استوار است. خروجیها نیز الگوهای نوین خلقشده هستند. نتیجهگیری : در فرایند دستورزبان شکل، دادهها، چهار خانة منتخبِ پژوهشگر است. ترسیم اشکال پایه براساس چگونگی قرارگیری فضاها در این خانههاست؛ مجموعه قوانین با روش پدیدارشناسی ونمنن تعریف میشود. قوانین از طریق مصاحبههای عمیق و تأویل و تفسیر مصاحبهها با افرادی که تجربه زیستن در خانههای انتخابشده دارند، وضع میشود. درنهایت درونمایههای اصلی حاصل از این روش "پیوند با محیط، شادی، آرامش، جدایی از زندگی روزمره" استخراجشده که در فضاهایی چون ایوان، زیرزمین، فضای سبز و هشتی و شاهنشین نمایان میشود. این فضاها درواقع، قوانین دستورزبان شکل هستند. در آخردر فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، در درخت تصمیمگیری، به ایجاد الگوهای جدید منجر میشود.
Qajar houses in Tabriz and Tehran
Shape grammar
Max Van Manen’s phenomenology
2018
09
04
29
40
http://www.bagh-sj.com/article_67365_8b1987c3e14d52885850db6878ca9ef5.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
احیای ارزش در فضای باز شهری (تکیه دولت)
محمدرضا
پورزرگر
پریچهر
معافی غفاری
مریم
امجدی
هسته تاریخی شهر تهران در گذشته دارای انسجام و وحدت مابین اجزاء خود بوده است، لذا با در نظر گرفتن کثرت مابین عناصر تشکیل دهنده آن، فرم اصلی دارای هویت و کلیت واحد و مختص به خود است. رشد بیرویه و نابهنگام در شهر تهران مشکلاتی را به وجود آورده است که ریشه در مسایل مختلفی از جمله اجتماعی – اقتصادی ــ سیاسی و فرهنگی دارد که بازتاب این دست مشکلات در سیمای شهر مشهود است. شکل منسجم شهر در گذشته شامل توده بنا، ابنیه، راه (مسیر سرپوشیده و باز) و فضای باز (میدان و میدانچه) بوده است. توسعه پرشتاب و نادیده گرفتن اصول و قواعد پهنههای تاریخی در توسعه شهرها از یک طرف و تولید معماری انبوه و هیجانی از سوی دیگر توانایی خوانش وحدت و یکپارچگی را در بین اجزاء شهری از بین برده است و در حال حاضر مفهوم شهر از نظر روابط اجتماعی و ارزشها به یک باره دگرگون شده است. بیان مسئله در این تحقیق، بافت تاریخی شهر تهران است که با توجه به پایش مختلف سازمانهای مرتبط شهری دستخوش تغییر و تحولات بسیار شده است. خیابان پانزده خرداد حد فاصل چهار راه سیروس چهار راه گلوبندک یکی از مهمترین محورهای تاریخی شهر تهران به شمار میرود. این محور عامل ارتباط میان دولت و مردم در گذشته به شمار میرفته است که کانون اصلی تعاملات اجتماعی در شهر تهران، تکیه دولت بوده است که در حال حاضر هویت تاریخی آن تغییر کرده است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این سؤال است که چگونه میتوان هویت تاریخی تکیه دولت را که کانون تعاملات اجتماعی شهر تهران بوده است را احیا کرد؟ روش تحقیق در این مطالعات، به صورت تحلیلی – توصیفی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی – توسعهای است که با بررسی این پهنه تاریخی شهر به تحلیل عوامل تأثیرگذار پرداخته خواهد شد و در راستای شناسایی عوامل ارتباط بین شهر و شهروند و حفظ ماندگاری و اصالت تاریخی فضای باز شهری خواهد پرداخت. در نهایت این پژوهش با هدف مقایسه تاریخی و تطبیقی فضای باز تکیه دولت که تنها یک تابلوی نقاشی از آن به یادگار مانده است نتیجه میگیرد با احیای ارزش در تکیه دولت به روش میدانی و تحلیلی اصالت و هویت تاریخی که تغییر یافته است به این پهنه شهری بازخواهد گردید.
Urban open space
Preservation of historical identity
Restoration of authenticity
city-citizen interactions
Tekiyeh Dowlat
2018
08
23
41
54
http://www.bagh-sj.com/article_67394_d0b7eb973fd12453e15948d914dfceae.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
حقیقت قدسی و نسبت آن با نقاشی قهوهخانهای بر مبنای آرای کوماراسوامی
رضا
علی پور
غلامعلی
حاتم
اسماعیل
بنی اردلان
ایرج
داداشی
بیان مسئله : حقیقت از منشاء واحدی سرچشمه دارد و در تمام مراتب هستی گسترانیده شده است. ذات و حقیقتِ قدسی، مبدأ سنّت است و سنّت از حقیقتِ قدسی منفک نیست. یکی از سنّتهای هنری گذشته که حاصل و ثمرۀ حدود یازده قرن تکوین تدریجی آداب سوگواری تشیّع به شمار میرود نقاشی قهوهخانهای است که در قرن چهاردهم هجری قمری نمود عینی پیدا کرد.در مواجهه با رواج مکاتب هنری دوران تجدّد در ایران، آثار نقاشی قهوهخانهای همواره در تداوم سنت نگارگری قرار دارند و هنرشان راهی برای تحقّق حقیقتِ قدسی است. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّات اثر است که هنرمند به واسطۀ آن در قالبی جسمانی به صورت رمز و تمثیل برملا کرده است. در این میان، آنچه مسئله است براساس قرابت آرای آناندا کوماراسوامی (از اندیشمندان سنّتگرا) در حیطۀ تعریف و کارکرد هنر سنتی با این آثار، نسبتی میان آثار نقاشی قهوهخانهای با حقیقت قدسی یا همان صورتهای مثالی وجود دارد که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید میآورد.هدف : این مقاله در نظر دارد حقیقتِ قدسی اثر هنری را بر مبنای آرای آناندا کوماراسوامی تبیین و نسبت آن را با نقاشی قهوهخانهای به مثابه هنر سنّتی مشخص کند.روش تحقیق : روش تحقیق در این مقاله به صورت نظری و کیفی است و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعۀ اسنادی صورت پذیرفته است. در این راستا، دو نمونۀ موردی از آثار نقاشی قهوهخانهای (یکی «عزیمت مسلم ابن عقیل به کوفه» اثر «محمد مدّبر» و دیگری پردۀ درویشی «صحنۀ نبرد حضرت ابوالفضل العباس (ع) با مارد ابن صُدیف» اثر محمّد فراهانی) به صورت تصادفی انتخاب شده و بر مبنای آرای کوماراسوامی، به تبیین مفهوم حقیقت قدسی و نسبت آن با آثار پرداخته شده است.نتیجهگیری : حقیقتِ قدسی، همان منشاء ملکوتی است که یاد آن صورتِ نوعیِ ازلی را درون ما زنده میکند. کوماراسوامی هنر را تجسّم فرم از پیش تصوّر شده در قالب مادّی میداند که ابتدا ساحت رهایی (مشاهدۀ دریافتِ حقایقِ ازلی) را تجربه میکند و سپس در بخشیدن کالبدی مادّی به ایده، به ساحت اسارت قدم میگذارد. بر مبنای آرای کوماراسوامی، نقاشی قهوهخانهای تجلّیگاه حقیقتِ قدسی و آن صورتهای مثالی است که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید میآورد. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّاتِ اثر و آن حقیقتی است که هنرمند به واسطۀ آن در قالبی جسمانی به صورت تمثیلی و نمادین ابراز کرده است.نقاشی قهوهخانهای، یک مهارت و هنر ناشیانه نیست؛ بلکه بر مبنای دانش و قواعدی تکوین یافته است که منبع الهام و دلیل روش و خاستگاه آن از روان منفرد و مستقل بشری بسی فراتر است و در این هنر، هنرمند فقط محمل و مجرای رحمتی است که از عالم معنا منبعث شده است.
Tradition
Traditional art
Divine Truth
Coomaraswamy’s ideas
Coffee-house painting
2018
08
23
55
64
http://www.bagh-sj.com/article_67410_4f2b1ec1f1b80860ea5c4a63f07fdc66.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1397
15
63
اندیشههای آرمانشهر و پادآرمانشهر؛ از دیدگاه صاحبنظران شعر معاصر ایران (سهراب سپهری و فریدون مشیری)
مسعود
حق لسان
زهره
عباس زاده
محمد حسین
اسلامپور
آرمانشهر، نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. همچنین میتواند نمایانگر حقیقتی دست نیافتنی باشد. آﻧﭽﻪ ﻓﺮﻳﺪون ﻣﺸﻴﺮی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان آرﻣﺎن ﺷﻬﺮ ﺑﻪ دﻧﺒـﺎل آن اﺳﺖ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺪﻳﻨﻪای ﺑﺎ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻳﻲ از ﻗﺒﻴﻞ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ اﺑﻌـﺎد اﻧـﺴﺎﻧﻲ، ﻋـﺪاﻟﺖ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ، ﻣﻬﺮورزی و ﻋﺸﻖ ﻣﻴﺎن ﻫﻤﻪی اﻧﺴﺎنﻫﺎﺳﺖ و همچنین از عناصرآرمانی اشعار سپهری میتوان به دیدگاه او با رویکردی عرفانی و عاشقانه اشاره داشت. سهراب سپهری در مجموعه اشعار خود در «هشت کتاب» برای تفسیر آرمانشهر و راههای رسیدن به آن از عناصر و مصالح معماری چون خانه، درگاه، اتاق، مسجد و... و مصالحی چون سنگ،گل، خشت و... استفاده کرده است.ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺗﻼﺷﻲ اﺳﺖ برای بررسی دو ﻣﻔﻬﻮم آرمانشهر و ﭘﺎدآرمانشهر در ﺷﻌﺮ سهراب سپهری و ﻓﺮﻳـﺪون ﻣـﺸﻴﺮی، و نیز یافتن عناصر آرمانی و پادآرمانی در آثار فریدون مشیری و سهراب سپهری ﺷـﺎﻋﺮان ﻧﺎﻣـﺪار ﻣﻌﺎﺻﺮ.در این پژوهش سعی شده تا هشت کتاب سهراب و کتابهای فریدون مشیری را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و دیدگاه شعر معاصر و مولفههای آن رابه تفسیر کشیده و میزان اثرپذیری از اجتماع و اثربخشی آن را دریابد. و ﺗـﺼﻮﻳﺮی روﺷـﻦ و ﺷـﻔﺎف از آرﻣـﺎنﺧﻮاﻫﻲ این شاعران اراﺋﻪ ﮔـﺮدد. این پژوهش ابتدا به بررسی پیشینۀ تحقیق و سپس تعریف آرمانشهر پرداخته است و آرمانشهر را از دیدگاه دو شاعر بزرگ معاصر ایران و همچنین عناصر آرمانی وپادآرمانی را در اشعار بررسی نموده است.روش ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘـﻪ به صورت کتابخانهای و تحلیل محتوایی اشعار بر مبنای مطالعات کتابخانهای پرداخته شده است.
Utopia
Dystopia
Sohrab Sepehri
Fereydoun Moshiri
2018
08
23
65
74
http://www.bagh-sj.com/article_67411_3d6c8dfcbd8041dbe57af46ef8f6298c.pdf