2024-03-29T14:16:11Z
http://www.bagh-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=2924
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
پیادهراه در ارتباط با بزرگراه شهری؛(نمونه موردی : بزرگراه رسالت حدفاصل پایانه بیهقی و سیدخندان)
سیدحسن
تقوایی
سید امیر
هاشمی زادگان
به دلیل توسعه شهرها و به ویژه تراکم بافتهای مسکونی و شبکههای دسترسی، حرکت افراد پیاده در امتداد بزرگراههای شهری برای انجام سفرهای روزانه و استفاده از مراکز حملونقل عمومی چشمگیرتر از گذشته است. در این مورد، منظر بزرگراهی برای مسافران پیاده، به نوعی طبیعتِروزانه است که شهروندان همهروزه به واسطة رفتن به محل کار، منزل یا انجام فعالیت خاص با آن مواجهند. البته، مفهوم طبیعت روزانه و آنچه در منظر روزانه درک میشود، از مفهوم یک پارک یا فضایی تفریحی، سرگرمی، ورزشی و هواخوری زمانبندی شده متفاوت است. در این مقاله، مسئلة چگونگی بهسازی مسیرهای پیاده در امتداد محورهای بزرگراه درونشهری و جنبههای کیفی برنامهریزی و طراحی آنها بررسی شده است. این موضوع با تکیه بر نمونه موردی قطعهای از بزرگراه رسالت حدفاصل پایانههای بیهقی و سیدخندان به عنوان یکی از مهمترین مناطق اسکان جمعیت و حمل و نقل شهر تهران که مسایل زیادی درزمینة تردد پیاده حاشیه بزرگراه دارد، بررسی و آسیبشناسی شده است. چارچوب نظری با ابتناء بر مفهوم اکولوژی منظر فرمن و منظر روزانه کاپلان تدوین شده است. روش کار نیز، نوعِ تلفیقیِ راهبرد نمونه موردی-ترکیبی (synthesizing case) است. در این روش بررسی از طریق طراحی و موردپژوهی است که به شناخت موضوع، برنامهریزی و جستجوی راهحل میپردازد. در این مورد، جمعبندی کلی حاصل تلفیق مفروضات به کمک متون تخصصی و بررسیهای میدانی و به ویژه مطالعه موردی است که متکی بر فهم تجربههای پیشین به روشهای کمی و کیفی است. دستاوردها و نتیجه نهایی نشان میدهد که در برخی نقاط خاص از شهر، امتداد بزرگراه فرصت مناسبی برای سفرهای کوتاه روزانه به صورت ایمن و سریع است. همچنین در محدوده مورد مطالعه، برای ارتقاء ایمنی، آرامش جسمی - روانی و کیفیت پیادهروی در امتداد نمونه موردی و حدفاصل پایانهها، ایستگاه مترو و مراکز فعالیت، میتواند مسیر پیادهای با توجه به مفاهیم منظر روزانه به صورت ترکیب پل، پیادهروهای موجود و اتصال لکههای سبز ایجاد شود. در پایان، تدوین شاخصهایِ چگونگی شناساییِ نیاز به بهسازی و همچنین معیارهای چگونگی بهسازیِ قابل تعمیم به مسئلههای مشابه در موقعیتهای دیگر نیز ارایه شده است.
Pedestrian connection
Everyday nature
Expressway landscape
Design research
2016
07
01
5
24
http://www.bagh-sj.com/article_14938_3c48fdd31bbe1495fd3701ef6008643c.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
تحلیلی بر فضای کالبدی شهر اهواز
احمد
پوراحمد
بهار
حبیبیان
محمدرضا
احمدنیا
یکی از عواملی که شهر را از سایر سکونتگاههای بشری متمایز میکند ویژگیهای کالبدی آن است که همواره توجه زیادی از سوی مدیران، برنامهریزان شهری، ساکنان و بازدیدکنندگان به آن معطوف شده و کیفیت آن بر زیست ساکنان تأثیر به سزایی دارد. بیبرنامگی و توسعه بیرویه به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده کیفیت کالبدی موجود نیازهای ساکنان را برآورده نکند و انتقادات مختلفی به آن وارد باشد که نمونه آن شهر اهواز است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل فضای کالبدی شهر اهواز و نقاط ضعف و قوت آن در برآوردن نیاز ساکنان نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با رویکرد کیفی است. مقاله در مقیاس کلنگر و با تکیه بر نظریه ساخت اصلی شهر نوشته شده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق در بررسی اولیه سه فرضیه مبتنی بر پذیرش تنوع به عنوان مهمترین توانمندی و فقدان انسجام به عنوان مهمترین ناکارآمدی فضای کالبدی و نیز انطباق این فضا با مکتب مدرنیسم تدوین شد. سپس اطلاعات مورد نیاز در مورد ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانهای، گردآوری، با گزینش مجموعهای از شاخصها از بین شاخصهای تشریح شده، با استفاده از شناخت حاصل از مشاهدات میدانی و دادههای اسنادی به بررسی نمونههایی از توانمندیها و کاستیهای فضای کالبدی شهر اهواز پرداخته شد. نتایج نشان میدهد تنوع مهمترین توانمندی در کالبد شهر اهواز بوده و مؤلفههای زیستمحیطی و نیز فقدان انسجام و کلیت در شهر مهمترین ناکارآمدی آن است. در مجموع شهر در معیار هویت قوی بوده و در نظم به ویژه محیط زیست ضعف نشان میدهد، مؤلفههای کالبدی شهر با مکتب مدرنیسم مشابهت بیشتری نشان میدهد.
Physical space
fabric
Urban Space
urbanization
Ahvaz
2016
07
01
25
38
http://www.bagh-sj.com/article_14939_612ceadef40a9c95c555160e6a7de94d.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
«هنر شهری» به مثابه پدیدهای منظرین در جامعة امروز
پدیده
عادلوند
اشرف السادات
موسوی لر
سید امیر
منصوری
امروز در ادبیات «هنر شهری» کشورمان یا اهداف آثار هنر شهری را در تأثیرات آن بر ارتقای کیفیت منظر شهر مبنای تعریف قرار میدهند و یا انواع آثار هنری حاضر در شهر را به عنوان هنر شهری قلمداد میکنند. اما نکته قابل تأمل این است که در پژوهشهای صورت گرفته مشخص نیست هنر شهری چیست؟ چگونه بر کیفیت منظر شهر اثر میگذارد؟ و آیا همه آثار هنری موجود در شهر موجد چنین کیفیاتی میشوند؟ با گسترش حضور آثار هنری در سطح شهرهای کشور و عدم موفقیت حداکثری آنها در حصول اهداف تعیینشده به نظر میرسد هنر شهری از جوهره اصلی خود فاصله گرفته و مقهور اعمال سلیقههایی شده است که گاه آنها را تا حد تزیین و بزک شهر تقلیل داده است. از این رو نه تنها حضورش در شهر هدفمند نبوده، بلکه منجر به اغتشاشاتی نیز شده است. این مقاله پیشنهاد میکند امروز برای دستیابی به اهداف مورد نظر لازم است به «هنر شهری» به عنوان یک پدیده منظرین نگریست. زیرا به دو مؤلفه شهروند (انسان) به عنوان «مخاطب هدف» که آثار هنر شهری برای او خلق میشود و «فضای جمعی» به عنوان محیط شکلگیری ادراکات و تعاملات اجتماعی و نه صرفاً بستر حضور آثار وابسته است. در آخر نتیجه میگیرد در دوران معاصر، مناسبترین بستر برای هنر شهری نه هر فضای شهری و فضای عمومی که فضای جمعی است تا ضمن برقرارساختن ارتباطات اجتماعی به عنوان والاترین هدف حیات مدنی بتواند مخاطبان هدفمند را به درک آثار هنری دعوت کند و در این فراخوانندگی به کیفیات شهری مورد نظر نایل شود.
Urban Art
Landscape phenomenon
Citizens
social space
2016
07
01
39
44
http://www.bagh-sj.com/article_14940_95df96dd0b81605458f1de883c0a2a14.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
بازطراحی بازار مبتنی بر قابلیت شکلگیری و ثبت خاطره جمعی؛نمونه موردی : بازار خان شهر یزد
مریم
توکلیان فردوسیه
نجما
اسماعیل پور
محمدرضا
نقصان محمدی
خاطرهانگیزی یکی از کیفیتهای قلمروهای عمومی فضا و مشتمل بر چهار مرحله شکلگیری، ثبت، تداعی و انتقال است. نقش قلمروها و فضاهای عمومی در دو مرحله اول از اهمیت بیشتری برخوردار است. بازارها، مکانهایی هستند که در آن فرد تعاملات اجتماعی را تجربه، فضا را احساس و به ادراک محیط نایل میآید. نتیجه اینگونه فعالیتها و رفتارها، شکلگیری و ثبت خاطرات جمعی است. به نظر میرسد در سالهای اخیر، بازار محمدعلیخان یزد معروف به بازار خان که از جمله نقاط دیدنی و قدیمی شهر به شمار میآید این نقش را کمتر ایفا کرده باشد. بازنمایی خاطره در بستری نوین به گونهای که بتواند در برابر فرهنگ معاصر مقاومت کرده و راهی جدید در درونمایه به سوی آینده پیدا کند، ضروری است لذا، تحقیق حاضر با هدف ایجاد بستری مناسب مبتنی بر دو مرحله اول یعنی قابلیت شکلگیری و ثبت خاطره جمعی در این بازار انجام شد. سؤالات تحقیق عبارتند از : مراحل شکلگیری و ثبت خاطره در اذهان عمومی در فضای بازار به عنوان مکانی برای آفرینش خاطرات جمعی چگونه است؟ عوامل مؤثر در مراحل شکلگیری و ثبت خاطرات در بازارها چیست و چگونه میتوان بستر شکلگیری و ثبت خاطرات را در بازار خان یزد فراهم کرد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای گردآوری دادهها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد. در روند پژوهش مشخص شد : خاطره جمعی واجد ابعاد اجتماعی، مکانی، زمانی و احساسی است. برای ابعاد، مؤلفهها و برای مؤلفهها، شاخصهایی شناسایی شد. همچنین، مراحل مختلف شکلگیری و ثبت خاطره جمعی شناسایی و مشخص شد این مراحل نسبت به هم همپوشانی داشته و شروع یک مرحله الزاماً در نقطه پایانی مرحله قبل نیست. به علاوه، مشخص شد : بازار خان یزد کماکان از این دو قابلیت بهرهمند است. لذا، بازطراحی اجزاء بازار در جهت تقویت این قابلیت انجام و راهبردهایی برای حفظ این قابلیت ارایه شد.
Memory
Memorability
Formation
Recording
Bazaar Khan in city of Yazd
2016
07
01
45
56
http://www.bagh-sj.com/article_14941_b374a865f3a02806db9b43f49f3fc175.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
اولویتبندی پهنههای مداخله در بافت فرسوده مرکزی شهر اراک براساس شاخصهای کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی
نازنین
شاه کرمی
بافتهای فرسوده بخش قابل توجهی از پهنه بسیاری از شهرهای کشورمان را تشکیل میدهند که به دلیل معضلات خاص خود از گستره حیات شهری خارج شده و به بخشهای مسئلهدار شهرها تبدیل شدهاند. این بافتها علاوه بر مسایل و مشکلات کالبدی، ابعاد و کیفیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضاهای شهری را نیز دچار تنزل کرده، حضور انسان در فضاهای شهری را با معضل روبرو و یا مختل میسازند. شناسایی این مناطق شهری و اولویتبندی پهنههای مداخله به منظور اعمال راهکارهای منطقی و متناسب که به ارتقای کیفیت فضاهای شهری در این بافتها میپردازد، جهت بازگرداندن هویت و حیات شهری بدانها ضروری به نظر میرسد. پیشینه اکثر تحقیقات مرتبط و همچنین بررسی اسناد فرادست از جمله تفصیلی و جامع مرتبط با بافت فرسوده مرکزی شهر اراک که به عنوان منطقه مطالعاتی این تحقیق انتخاب شد، حکایت از به کارگیری مطالعات کالبدی در شناسایی این مناطق دارد. لذا در این تحقیق به منظور افزایش جامعیت و کارایی در بازشناسی و اولویتبندی حوزههای مداخله بافت مورد بررسی، علاوه بر شاخصهای کالبدی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی نیز استفاده شد. به منظور اولویتبندی بلوکهای بافت فرسوده مطالعاتی براساس هر سه دسته معیار فوق و تشکیل لایههای اولویتبندی مربوط به هر کدام و سپس برهمنهی شاخصها از تلفیق دو روش تصمیمگیری AHP و Delphi استفاده شد. به این منظور ابتدا با استفاده از شاخصها و متغیرهای موجود، لایه مربوطه تعیین و اولویتبندی حوزههای مداخله برای هریک از مؤلفههای کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی تهیه شد، در نهایت با برهمنهی (رویهم اندازی) لایههای مذکور مبتنی بر روش تلفیقی، حوزههای نیازمند مداخله در بافت فرسوده تعیین و با توجه به مسایل و مشکلات موجود در هریک از حوزهها اولویتبندیهای لازم صورت گرفت. نتایج بیانگر تطابق نسبی مناطق اولویتبندیشده براساس معیارهای اجتماعی- اقتصادی و محیطی با معیارهای کالبدی است. بر این مبنا میتوان استنباط کرد که اگر بخشی از اطلاعات لازم در ارزیابی کالبدی بافت مورد نظر به هر دلیلی قابل حصول نباشد، اطلاعات و تحلیلهای اجتماعی- اقتصادی و محیطی میتواند به عنوان جایگزینی مطمئن در شناسایی و اولویتبندی مناطق فرسوده مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر تلفیق اولویتبندی پهنهها براساس سه شاخص مورد بررسی ضمن آنکه منجر به شناسایی بهتر و دقیقتر پهنههای مداخله شد، در مواردی هم سبب تغییرات جزیی اولویتبندی پهنههای مداخله به ویژه در اولویتهای سوم تا پنجم شد.
Urban Deteriorated Fabrics
Intervention Zones
Priority Indicators
Arak city
2016
07
01
57
66
http://www.bagh-sj.com/article_14942_cbf1ccbd06efb4d6284501165386a29c.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1395
13
39
راهبردهای کاهش آسیبپذیری بافتهای فرسوده در برابر زلزله ؛مطالعه موردی : محله امامزاده حسن تهران
بهرام
ایمانی
رضا
کانونی
محمد
بی نیاز
احمد
عالی محمدی
وجود شهرهای با قدمت زیاد و مشکلات مربوط به شهرسازی بیبرنامه و گسترش بافتهای فرسودة شهری باعث شده خطر زمینلرزه و تخریبهای ناشی از آن بسیاری از شهرهای کشور ما را نیز تهدید کند. شهر تهران نیز به عنوان پایتخت کشور و موقعیت مهم و حساس خود، دارای پهنههای وسیعی از بافتهای فرسوده است که اکثر آنها بر روی گسلهای مهم قرار گرفتهاند و خطر جدی برای شهر تهران و ساکنان آن دارد. با این ضرورت، پژوهش حاضر آسیبپذیری بافتهای فرسوده محله امامزاده حسن را مورد بررسی قرار داده است. هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهایی برای ساماندهی این بافتها در جهت کاهش آسیبپذیری آنها در برابر زلزله با استفاده از مدل SWOT و ماتریس QSPM است. نوع این پژوهش، کاربردی - راهبردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. در انجام آن علاوه بر مطالعات کتابخانهای از روش پیمایشی نیز استفاده شده است. برای جمعآوری و ارزیابی اطلاعات پیمایشی، تکنیک دلفی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسئولین امر به کار گرفته شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد بافت فرسوده محله امامزاده حسن در موقعیتی قرار دارد که باید وضعیت شرایط موجود را رها کند؛ بدین معنی که باید نقاط ضعف خود را کاهش داده و در عین حال از تهدیدها دوری کند. راهبردهای اجرای برنامههای نوسازی و بهسازی و توجه ویژه به مدیریت بحران، ایجاد سازمان مرکزی برای تنظیم برنامههای مربوط به بافتهای فرسوده و ایجاد بستر مناسب برای افزایش فعالیتهای اقتصادی در محله، که نتایج این برنامهریزی بر مبنای کیفیت اطلاعات در مرحله ورودی و مقایسهای برنامهریزی راهبردی شکل گرفته است، به عنوان اولویتدارترین راهبردها و اجرای برنامههای بازسازی و نوسازی بافت محله در راستای تعریض معابر برای خدماترسانی در شرایط بحرانی جهت ساماندهی بافت فرسوده محله امامزاده حسن به عنوان مؤثرترین راهبرد مشخص شدند.
Urban Decay
vulnerability
SWOT
QSPM Matrix
Imamzadeh Hassan Neighborhood
2016
07
01
67
82
http://www.bagh-sj.com/article_14944_c481587b3beab60102af91f53b17df62.pdf