2024-03-29T17:33:25Z
http://www.bagh-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=2363
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
بسترهای شکلگیری و ویژگیهای منظر مثمر در باغ ایرانی
سیدمحمدرضا
خلیل نژاد
کای
توبیاس
هدف این پژوهش کنکاش ابعاد و ظرایف منظر مثمر و جایگاه آن در باغهای ایرانی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای و مصاحبه، به همراه مطالعات میدانی در شش باغ ایرانی (باغ اکبریه، رحیمآباد، امیرآباد و بهلگرد در بیرجند، باغ پهلوانپور مهریز، شاهزاده ماهان) است. نتایج نشان میدهد لزوم تأمین خدمات تفرجی برای مالکان، مهمانان، و در مواردی مردم موجب شده که حتی در باغهای حکومتی بیرجند نیز منظر مثمر حضوری پررنگ داشته باشد. وجود درختان میوه متنوع در باغهای شاهزاده، امیرآباد و پهلوانپور، اهمیت تولید محصولات خوراکی هدفدار برای مصرف انسان و سایر جانوران را در نظام طراحی فضاهای سبز سنتی نشان میدهد. ارتقای کیفیت زیبایی منظر سبز درونی باغ، دیگر ویژگی منظر کشاورزی در باغهای تاریخی است که به طور مشخص در باغهای بیرجند با نظام منظر متشکل از ترکیب بصری گونههای مولد و زینتی ایجاد شده است. همچنین افزایش کارایی، سوددهی و خودکفایی منظر، کاشت گونههای چندکاربردی در نظام طراحی باغ ایرانی را الزامآور ساخته است. وجود گونههای متنوع میوه و گیاهان دارویی در باغ شاهزاده، گلهای معطر، زعفران، آلو، انار و انجیر در باغهای بیرجند نشاندهنده خاصیت شفابخشی منظر مثمر بوده تا علاوه بر انتخاب گونهها متناسب با شرایط اقلیمی و صرفهجویی در مصرف منابع، کارکردهای چندجانبه منظر مغفول نماند. نتایج این بررسی نشان میدهد که اهمیت ساختاری منظر مثمر در طرح باغهای ایرانی مختلف در طول تاریخ مرهون نگرش حکیمانه به مقوله فضای سبز و منظر، نتیجه تلفیق باغبانی زینتی و کشاورزی مثمر در باغ، و با هدف طراحی منظر چندعملکردی بوده است. لذا منظر مثمر به عنوان شاخصی جهت ارزیابی کیفیت مدیریت باغ، معرفت و منزلت فلاحت، سلامت باغ و همچنین سبک زندگی و میزان پیوستگی باغ با بستر فرهنگی- طبیعی باید بیشتر مورد توجه محققان قرار گیرد.
منظر مثمر
باغبانی زینتی
منظر کشاورزی
فرهنگ کشاورزی
باغ ایرانی
2016
04
01
3
16
http://www.bagh-sj.com/article_13674_3f82fdff17c0652cd72cfaa8ba6134de.pdf
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
بررسی ویژگیهای حسابی و هندسی در ساختار اجرایی کاشیهای مسجد خیاطها و نیمآورد اصفهان با نگاه به بهینهسازی مصالح مصرفی
نیما
ولی بیگ
شفق
توکلی
نفیسه
خدادادی
معماری گذشته ایران بر پایه هندسه بنا شده که از ویژگیهای بارز آن تزیین و نقشبندی سطوح است. معمار ایرانی همواره سعی در پرهیز از بیهودگی و بهینهسازی مصالح مورد استفاده داشته است. با شناخت و تحلیل گرههای کاشیکاری از لحاظ فرم و هندسه میتوان به ساختار فرمی و نحوة اجرای آنها پی برد. در این راستا، اصفهان ازجمله شهرهای ایران است که تنوع کاشیکاریها در مساجد آن بسیار چشمگیر است. فرض بنیادین این پژوهش آن است که، روابط حسابی و هندسی، به شکل مستقیم در ویژگیهای اجرایی کاشیکاریها و صرفهجویی مصالح تأثیرگذار است. با نگاهی به تلاشهای دیگر پژوهشگران مشخص شد تاکنون بیشتر به مفاهیم نمادین و شیوههای ترسیمی گرههای کاشیکاری ایرانی پرداخته شده است. اکثر بررسیهای انجامشده در این زمینه بر روی مسجدهای شاخص بوده است. این پژوهش بر آن است، بر روی مسجدهایی کمتر شناختهشده کار کنند.در این خصوص، دو مسجد خیاطها و مسجد ذوالفقار نیمآورد -که در عهد حکومت صفویه بنا شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق برای نخستین بار به بررسی خصوصیات هندسی، مقدار کاشیهای مصرفی و میزان نیروی کار در سطوح کاشیکاری مسجدها پرداخته است. با بررسیهای کتابخانهای، ترسیمی و تحلیلی، میزان نیروی کار و کاشیهای مورد استفاده در این دو مسجد مشخص شد. این نوشتار درصدد شناخت و آشکار ساختن تسلط هنرمند و معمار ایرانی به هنر، علم حساب و هندسه است. این بناها دارای نقوش آجری و کاشیکاری متنوعی هستند.گرهها از عناصر فرمی (مهرهها) تشکیل شدهاند که هرکدام دارای ویژگیهای هندسی مختص خود هستند. با بررسی تک به تک این مهرهها در زمینة گرهچینی میتوان نسبتهای بهکاررفته در آنها را تعیین کرد. با توجه به یافتههای این پژوهش تأثیر اندازه و شکل بر میزان نیروی کار مصرفی و مصالح مورد استفاده به طور بارز مشخص شد. برخی از گرههای پرکاربرد، در مسجد خیاطها و ذوالفقار نیمآورد آشکار شد. همچنین میتوان گامی در جهت تداوم هنر گرهچینی و تزیینات کاشیکاری ایرانی برداشت.
کاشیکاری
تناسبات هندسی
تناسبات حسابی
خیاطها
مسجد ذوالفقار نیمآورد
2016
04
01
17
30
http://www.bagh-sj.com/article_13675_3104528cc488ddc51052aa41077c13d4.pdf
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
تأثیر بناهای آرامگاهی مذهبی در شکلگیری شهرهای ایران دوره اسلامی نمونه موردی : نقش امامزاده علیالصالح(ع) در شکلگیری شهر صالحآباد (استان ایلام)
بنت الهدی
نثاری
ابراهیم
مرادی
بهزاد
وثیق
زینب
صالحی
در دورههای مختلف بشری، عوامل متعددی در شکلگیری یا آبادی شهرها مؤثر بودهاند. از جمله میتوان به کوهها، رودها، بناها، راهها، مذهب، آداب و رسوم اشاره کرد. دین به عنوان عنصری فرهنگی، منشأ ایجاد تغییر و تفاوت در سرزمینهای مختلف است. دستورات دین اسلام به گونهای است که در محیط شهری امکان تحقق بیشتری داشته و حکومتهای اسلامی تأسیس یا توسعه شهر را برای قدرتنمایی، رسیدن به اهداف آرمانی، اجتماعی و سیاسی در برنامه خود داشتهاند. در این دوره اولین نمونه تأثیر یک بنا به عنوان عامل دینی و مذهبی در آبادی شهر، به نام مسجد پیامبر(ص) در شهر مدینه است. بناهای مذهبی نقش مؤثری در شکلگیری یا توسعه بسیاری از شهرها در ایران و سایر مناطق تحت نفوذ اسلام داشته و در جنبههای گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی در معماری نقش اساسی داشتهاند که تمرکز و توجه بر این بناها میتواند باعث ایجاد یا گسترش شهر در این محدودهها یا تبدیل آن به قطب گردشگری شده و در نهایت شاهد نمایش معماری شهر اسلامی بود. استان ایلام هممرز با کشور عراق و در مسیر مهاجرت و تبعید علویان، با توجه به مسیر کوهستانی و صعبالعبورش، امامزادگان و یاران آنها را در بسیاری از شهرها و آبادیهای خود تجربه کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر امامزاده علیالصالح(ع) به عنوان یک عنصر دینی و فرهنگی در شکلگیری شهر صالحآباد در استان ایلام صورت گرفته است. با مطالعه کتابخانهای و میدانی پیشینه حضور امامزاده در منطقه هجداندشت و تهیه نقشه تکامل شهر توسط نگارندگان، از کلیت مطالب میتوان به این جمعبندی رسید که امامزاده به عنوان یک بنای آرامگاهی مذهبی در دوره اسلامی، تنها عامل شکلگیری و رونق شهر در منطقهای گرم و خشک و خالی از سکنه است که نام خود را از این امامزاده گرفته و به صالحآباد شهرت یافته است.
بناهای آرامگاهی مذهبی
شهر اسلامی
امامزاده علیالصالح(ع)
شهر صالحآباد
هویت کالبدی و بصری
2016
04
01
31
38
http://www.bagh-sj.com/article_13676_860be9448fbae1a078137e659db906ce.pdf
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
فرنگیسازی در نگارگری مکتب اصفهان : رویکردی فرهنگی
زهرا
مسعودی امین
این مقاله با هدف شناخت تأثیر ارتباطات بین فرهنگی در شکلگیری و تکوین نگارگری مکتب اصفهان نوشته شده است. یافتههای اصلی این مقاله به تشریح و توضیح شیوة فرنگیسازی و تأثیر تحولات فرهنگی در پیدایش این شیوه اشاره داشته است. به عبارتی در فرایند گسترش تعاملات خارجی دوران حکومت صفویان و با ورود نقاشان اروپایی به ایران و آشنایی هنرمندان ایرانی با شیوههای نقاشی غرب، جریان تازهای در نگارگری ایرانی رقم میخورد که تحت عنوان فرنگیسازی متأثر از روشها و تکنیکهای زیباییشناختی نقاشی غیر ایرانی است. نتایج این مقاله نشان داده که ارتباطات بین فرهنگی توسط مجاری مختلف اعم از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیدایی شیوههای جدید هنری و غیر ایرانی تأثیر عمیقی داشته است. لذا فرنگیسازی برای ما نوعی نظام پویای زیباییشناختی است. به همین دلیل با بهرهگیری از روش تحقیق کاربردی با توصیف و تحلیل به تبیین و تشریح جریان فرنگیسازی و تحلیل نمونههایی از آثار این دوره پرداخته شده است.
فرنگیسازی
نگارگری
فرهنگ
ارتباط خارجی
زیباییشناسی
2016
04
01
39
46
http://www.bagh-sj.com/article_13677_437a9a67d864a7abc7f6a8c0d782fa6a.pdf
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
ساختار فضایی شهر تبریز در دورة صفوی با مقایسة تطبیقی سفرنامهها و اسناد تصویری
لیدا
بلیلان اصل
شهر تبریز تا اواسط حکومت شاهتهماسب صفوی 962ه.ق/1555م. به عنوان پایتخت و بعد از آن تا اواخر حکومت سلسلة صفوی 1193ه.ق/1779م. به عنوان دومین شهر مهم کشور ایران از جنبههای مختلف مذهبی، سیاسی، اقتصادی و به تبع آنها معماری از اهمیت ویژه و منحصر به فردی برخوردار بوده است. بهگونهای که در دوره قاجار نیز با حفظ لقب دارالسلطنه، ولیعهدنشین و همچنان دومین شهر مهم ایران محسوب میشده است. متأسفانه سوانح طبیعی از جمله زلزله هولناک سال 1193ه.ق و سوانح مصنوع اعم از جنگهای پیدرپی با کشور قدرتمند عثمانی، باعث زیر و رو شدن ساختار فضایی این شهر شده و امروزه بعد از گذشت سه قرن تحقیق را با سؤالات زیادی در رابطه با ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی مواجه کرده است. چراکه تنها مستندات باقیمانده شامل معدود بناهای به جامانده از این دوره به همراه سفرنامهها و در برخی موارد ترسیماتی میشوند که از سوی برخی از جهانگردان با مقاصد مختلف ثبت شدهاند. بنا بر ادعای این مقاله در طول دورة صفوی تغییرات ساختاری مهمی در نظام فضایی شهر تبریز اتفاق افتاده است. از این رو هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی از طریق مقایسة تطبیقی سفرنامهها و همین اسناد تصویری است تا در نهایت بتوان تصویر نسبتاً دقیقی از ساختار فضایی صفوی این شهر ارایه کرد. جهت نیل به هدف در جمعآوری دادهها از روش تاریخی- اسنادی با بهرهگیری از متون و منابع و در تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. از جمله نتایج تحقیق در طول این دوره میتوان به جابهجایی مرکز حکومتی شهر از شمال رودخانه به جنوب آن و مجاورت با ضلع شرقی بازار، همچنین از رونق افتادن میدان مشهور صاحبآباد در اواخر صفوی و اهمیت سایر میادین از جمله میدان عتیق شهر و نیز تغییر ابعاد فیزیکی اشاره کرد.
ساختار فضایی
شهر تبریز
دورة صفوی
سفرنامهها
اسناد تصویری
2016
04
01
47
60
http://www.bagh-sj.com/article_13678_d390c29a073099361a8c3c61254acdce.pdf
باغ نظر
1735-9635
1735-9635
1395
13
38
نقد دیدگاه سنتگرایان در مورد سرآغاز هنر خوشنویسی اسلامی
سیدمحمدهادی
موسوی رکنی
سنتگرایان به عنوان اندیشهای نوپا در عرصة تفکرات مابعدالطبیعی و فلسفی و عرفانی توانستهاند جایگاهی در میان اندیشة امروزمان کسب کنند؛ جایگاهی که سعی دارد تا در باب تمام مظاهر تمدن، داد سخن دهد و برآمده از احساسات است نه از تفکر و استدلال.
هنر اسلامی و اقسام مختلف آن نظیر خوشنویسی، معماری، فلزکاری، صنایعدستی، نگارگری و حتی هنرهای نمایشی همچون تعزیه نیز در معرض تفسیر و بررسی سنتگرایان بوده است، به طوری که با پیوند هنر و تمدن اسلامیِ برآمده از قلب دین الهی، هنر تبدیل به مظهری تام از جلوة زیبایی الهی میشود. در این میان خوشنویسی نیز به عنوان یکی از اقسام اصلی هنر اسلامی که به تعبیر سنتگرایان هنر قدسی محسوب میشود، مورد توجه جدی بوده به طوری که سنتگرایانی همچون سید حسین نصر، تیتوس بورکهارت و سنتگرای شهیر معاصر، مارتین لینگز در باب سرآغاز تا سیر تحولات خوشنویسی اسلامی، داد سخن دادهاند.
در این پژوهش تلاش شده تا ضمن بررسی دیدگاه سنتگرایان در خصوص علل پیدایش خوشنویسی، آنها را در بوتة نقد علمی بسنجیم و در این راه از مستندات تاریخی و همچنین تحلیل سخنان خود سنتگرایان در مورد خوشنویسی و همچنین دیگر مسایل مرتبط با هنر یا متافیزیک هنر، کمک گرفتهایم. در میان تمامی عللی که سنتگرایان برای سرآغاز هنر خوشنویسی نقل کردند، هیچ کدام از آزمون علمی سربلند بیرون نیامد، به طوری که همگی مورد انتقاد قرار گرفته و تمامی پنج منشأ که ایشان برای خوشنویسی اسلامی نقل کرده و مورد بررسی قرار دادهاند، رد شد. نتیجة حاصل از این پژوهش آن است که دیدگاه سنتگرایان در مورد سرآغاز هنر خوشنویسی فاقد وجاهت علمی بوده و نمیتواند ذهن پژوهشگر پرسشگر را اقناع علمی کند.
سنتگرایان
هنر خوشنویسی
رمزانگاری
قرآن
2016
04
01
61
68
http://www.bagh-sj.com/article_13679_9c26af46c1976a45d1359c88e9a30d7d.pdf