2024-03-29T11:43:06Z
http://www.bagh-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=14109
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
طراحی شهری با رویکرد مشارکت همکاریجویانه، از ایده تا طرح؛ موردپژوهی: میدان هروی تهران
سید عبدالهادی
دانشپور
زهرا
غفاری اذر
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالتبار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آیندة شهر بیتفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روشهای سنتی، ارائة روشها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر میرسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز میشود که شهروند فعال در شهر تجلی مییابد و توسعة شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت میپذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر بهحساب میآید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش میکند و آیندة شهر برایش مهم تلقی میشود. این امر میتواند هدف غایی شهر مشارکتمدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی بهصورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجاندهشده و در طرحهای و برنامههای شهری به کار گرفته شود.روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغة پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» بهمنظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. همچنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روشهای برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهرهگیری از مشارکت مردمی استفاده شده است.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که بهطورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده میکنند میتواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنشگران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور میتواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائة یک مدل و در قالب مطالعه محدودة میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روشهای طراحی مشارکتی ارائه میدهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهیبخشی عمومی 2) کارگاههای طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواستهها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر میشود.
Participatory urban design
Collaborative participation
public information
feedback
Heravi square
2020
03
20
5
20
http://www.bagh-sj.com/article_99233_46c817ff95d7d7874e0616eacc4584aa.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
عکسهای غیرحرفهای جنگ ایران و عراق به مثابه متن؛ نمونۀ مورد مطالعه: عکسهای والفجر مقدماتی، کانال کمیل
شهریار
خونساری
ناصر
براتی
شهره
جوادی
بیان مسئله: در عکس ظرفیتهای ناشناختهای وجود دارد که از حیث واقعیت به مراتب به آنچه رخ داده نزدیکتر از روایتهای ادبی و تاریخی است. چنانچه دانش فضایی عکس و تفسیر آنها در تمدن انسانی ارتقا یابد، میتواند از عکس تاحدودی به حقایق نهفته در آن دست یافت. جنگ ایران و عراق یکی از حوادث مهم جامعة ایران است که تعداد بیشمار عکسهای غیرحرفهای آن میتواند به خوانش وقایع و رخدادهای جنگ کمک کنند.هدف پژوهش: جنگ ایران و عراق یکی از حوادث مهم جامعه ایران است که تعداد بیشمار عکسهای غیرحرفهای آن میتواند به خوانش عینی آنچه رخ داده کمک کنند چراکه اصولاً حوزة علم و در این پژوهش علم تاریخ با امر عینی سروکار دارد. چرایی کاربرد گستردۀ عکس در بسط دانش تاریخی نیز در همین امر خلاصه میشود که سندیت آن از امر رخداده در گذشته، «عینی» است و نه انگارهای ذهنی. به طور کلی این مقاله در نظر دارد با بررسی نقش و جایگاه عکاسی غیرحرفهای در جنگ ایران و عراق، روایتگری و قابل استنادبودن عکسهای برجایمانده از این وقایع را در تدوین تاریخ مورد ارزیابی قراردهد. چرخشی که بعد از جنگ، مکان عملیات والفجر مقدماتی را به سرزمینی مقدس تبدیل کرد؛ تقدسی که در شکلگیری و اثبات واقعیت آن عکسهای غیرحرفهای بیش از هر تکنولوژی نوین دیگری نقش داشت.روش پژوهش: این مقاله با روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد فرکلاف (به طور خاص) که اصطلاح گفتمان را به نظامهای نشانهای همچون متن و تصویر محدود میکند انجام شده است و با کمکگرفتن از عکس به مثابۀ متن، روایتی ویژه و اختصاصی از والفجر مقدماتی ارائه میدهد.نتیجهگیری: در مجموعه عکسهای مورد مطالعه، «دیگری» یا دشمن بعثی، حضور پررنگی ندارد. در این عکسها نگرشی از دوستی و روابط اجتماعی وجود دارد که ذات آن با گفتمان دشمنستیزی که در جوامع در حال جنگ گفتمان غالب بوده، متفاوت است. نیازی به گفتمان دشمنستیزی احساس نمیشود و گفتمان مکان مقدس (کربلا- فکه) و رفتارهای عاشورایی، این واقعة آئینی را به رویدادی تبدیل کرده که روایتی متفاوت از روایت دولت به وجود آورده است.
Non-professional Photographs of the Iran-Iraq War
Valfajr Moghadamati
Komeil Channel
2020
03
20
21
32
http://www.bagh-sj.com/article_103753_6071a7f1fb95b43d90978e0f2782699f.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
رویکرد منظرین در تعامل کوه و شهر؛ رابطۀ شهرتهران و کوههای البرز از نگاه خبرگان
بابک
داریوش
حشمت اله
متدین
آن
اسگر
بیان مسئله: شواهد بسیاری نشان میدهد که رابطۀ شهر تهران و کوههای البرز، دارای مطلوبیت نیست و شهر تهران و مردم آن نمیتوانند از مواهب و ظرفیتهای کوههای شمال آن به خوبی بهرهمند شوند. تحقیقات صورتگرفته پیرامون رابطۀ شهر تهران و البرز نیز نشان میدهد عموم مردم شهر تهران نسبت به کوههای البرز دچار بیتفاوتی شدهاند. نگارندگان مقاله بر این باورند که مسئلۀ بیتفاوتی ساکنین شهر تهران نسبت به کوههای پیرامون، به یکباره اتفاق نیفتاده و با از بینرفتن کارکردهای کوه در گذر زمان، این عنصر طبیعی بسیار مهم در ذهن مردم کمرنگ شده است. نظر به چندبعدیبودن مسئله، یکی از روشهای بررسی موضوع بررسی موضوع، ازنگاه خبرگان است. هدف و روش پژوهش: این مقاله برآن است با هدف یافتن چرایی این رابطۀ نامطلوب، نظر خبرگان را جویا شود. لذا برای تحلیل یافتههای بهدستآمده از مصاحبههای نیمهساختیافته با رویکردی اکتشافی از خبرگان، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نتیجهگیری: نتایج به دستآمده از مصاحبۀ خبرگان نشان میدهد براساس طبقهبندی سلسلهمراتبی یافتهها، چهار مضمون (دلایل عدم مطلوبیت رابطۀ شهر تهران و کوههای البرز) اصلی: کاهش جایگاه ذهنی و معنایی کوه، شناخت نادرست کوه و ظرفیتهای آن، رویکرد عینی و کالبدی به کوه، و مسائل فرهنگی و 11 مضمون فرعی: ورود مذهب، ورود تکنولوژی، ورود مدرنیته، نظام برنامهریزی، نگاه جزءنگر و محیط زیستی صرف به کوه، رویکردهای اقتصادی، قابل دسترسشدن کوه، تغییر سبک زندگی مردم، تغییر الگوی معرفتشناسی مردم، باورهای عامیانۀ مردم، و کاهش تعلق خاطر مردم، که زیرمجموعه مضمونهای اصلی قرار میگیرند، به دست آمده است.
Tehran
Alborz Mountains
experts
Landscape Approach
Thematic Analysis
2020
03
20
33
42
http://www.bagh-sj.com/article_103756_f604e68ba253234a243818203b669b3d.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
مطالعۀ مقایسهای میدانهای حکومتی و غیرحکومتی تهران در گسترۀ نمای شهری
فرانک
هوشمند شعبان آبادی
نیما
ولی بیگ
مصطفی
بهزادفر
محسن
فیضی
بیان مسئله: گسترۀ حوزه نمای شهری عرصهای است برای دستهبندی میدانهای حکومتی و غیرحکومتی تهران که شباهتها و تفاوتهای گوناگونی را در این زمینه پدید میآورد. تحلیل شباهتها و تفاوتها میتواند ویژگیهای خاص و عام میدانهای حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزههای نمای شهری آشکار سازد. مطالعة مقایسهای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی تفاوت میدانهای حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری با وجود شباهتهای ارائه میدهد. دیگر پژوهشگران حوزههای نمای شهری، با رویکرد منظر تاکنون برای یک مطالعه مقایسهای در میدانهای تهران به کار نبستهاند. هدف: این مقاله بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوتها و شباهتهای پدیدآمده در حوزه نمای شهری را مورد تحلیل قرار دهد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کیفی و براساس هدف کاربردی است. مقاله پیشروی برای نخستینبار روش مطالعۀ مقایسهای میدانهای حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزۀ نمای شهری مورد تحلیل قرارمیدهد. پژوهش بر پایۀ دادههای کتابخانهای از یکسو و دادههای میدانی از سوی دیگر استوار است. از این روی پس از به دستآوردن دادهها، فرمهای گوناگون و اشکال به کاررفته در ساختار معماری و نما از لحاظ چگونگی چینش در کنار یکدیگر نسبتهای طولی و عرضی، شکل مورد استفاده، مورد مقایسه قرارخواهد گرفت و تأثیرات این شکلها در نماهای میدان به دست خواهد آمد. نتیجهگیری: تحلیلهای انجامشده آشکار ساخت که نظامهای شکلدهندۀ میدان منتج از تناسبات ابعاد و سطوح بازشوها، جانمایی آنها و هندسه نما بوده که متأثر از کارکرد و جانمایی آن میدانهاست. این نظامها هرچند ممکن است درصورت خود در طول تاریخ میادین ایرانی دچار تغییراتی شده باشد، لیکن از لحاظ محتوا تا چند دهۀ اخیر تداوم داشته است و میتواند بهعنوان مجموعه شاخصهایی جهت طراحی مورد استفادۀ معماران منظر و شهرسازان قرارگیرد.
Square
Governmental
non-governmental
Façade
SHELL
2020
03
20
43
54
http://www.bagh-sj.com/article_101456_6b916eb1a3de9de2304ddd37f1546ac7.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
اصطلاح ادبی یا واکنش رفتاری!؛ «انگشتگَزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی
احمد
زارع ابرقویی
سید عباس
ذهبی
مالک
حسینی
هادی
صمدی
بیان مسئله: هیجان تعجب، شرم و گناه از هیجانهای بشری محسوب میشوند. عکسالعملهای ناشی از این هیجانها تابع مسائل زیستشناختی و فرهنگی است. با نگاهی به هنر و ادبیات ایران در بستر تاریخ، این طور بهنظرمیرسد که یکی از واکنشهای فرد متعجب و نادم، در فرهنگ ایران، «گَزیدن انگشت» بوده است؛ زیرا نمونههای بیشماری از آن را در متون، اشعار کهن و نگارگری ایران میتوان دید. از آنجایی که این عکسالعمل صرفاً در تاریخ فرهنگی ایران قابل مشاهده است آن را بایست متأثر از مسائل فرهنگی و مختص ایرانیان دانست. بررسی سیر تاریخی این اصطلاح این پرسش را پاسخ خواهد داد که «انگشتگَزیدن» چه تغییراتی در بستر زمان داشته و اصطلاحی صرفاً ادبی است یا واکنشی رفتاری محسوب میشود؟هدف: سیر تاریخی «انگشت گزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی و دستیابی به این نکته که اصطلاح مذکور از واکنش رفتاری ایرانیان اخذ شده است یا خیر.روش تحقیق: بهروش توصیفی- تاریخی و بهصورت کتابخانهای و اسنادی، اصطلاح «انگشتگزیدن» در ادبیات کهن فارسی و نگارگری ایران، مورد مطالعه قرارگرفت و سعی بر آن بوده از هر سده نمونهای ادبی یا هنری مربوط با موضوع، انتخاب و مورد مطالعه قرارگیرد و در مقایسه با شرح حال سیاحان دربارة رفتار ایرانیان در موقعیت هیجانی دریابد که این اصطلاح یک کنایة ادبی یا واکنشی رفتاری است.نتیجهگیری: «انگشتگزیدن» صرفاً یک اصطلاح ادبی است؛ زیرا هیچکدام از سیاحانی که از ایران و فرهنگ ایرانیان در بستر تاریخ نوشتهاند به این عکسالعمل در رفتار آنها اشاره نکردهاند. شاعر برای اغراق در کلام خود از این کنایه سود جسته و زیبایی این آرایه، آن را در تاریخ ادبیات ایران فراگیر کرده است. پیوستگی ادبیات و نقاشی ایران باعث شده تا این اصطلاح به تصویر درآید و نمود عینی آن برای چندین قرن بدون تغییر موجود باشد.
Iranian literature
Iranian painting
literary figure
behavioral reaction
Angosht gazidan
2020
03
20
55
64
http://www.bagh-sj.com/article_103758_fd08e14a7d933ff122f9ec1c68a17e14.pdf
The Monthly Scientific Journal of Bagh-e Nazar
1735-9635
1735-9635
1399
17
82
تحلیل و ارزیابی جدارههای شهری با تأکید بر زیباییشناسی بصری، با استفاده از روش شبکهبندی (نمونۀ موردی: خیابان انقلاب سنندج)
فاطمه
اسمعیلی
فرزین
چاره جو
نسیم
حوریجانی
بیان مسئله: میدانها و خیابانهای شهر جلوهگاه محیط بصری به شمار میروند. در گذشته، ساختمانها علاوه بر اینکه با ویژگیهایی منحصربهفرد، زیبا، شکیل و منطبق بر اصول زیباییشناسی بصری اجرا میشدند، در نهایت احترام به بناهای پیرامون خود در زمینه جای میگرفتند. امروزه اما منظر بیشتر شهرهای ایران، آشفته و نابسامان است و این موضوع ناشی از عدم هماهنگی و تناسب در ترکیب عناصر بصری بناهایی است که در کنار یکدیگر جای گرفتهاند.اهداف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، استخراج مؤلفههای مؤثر بر ارتقای کیفیات زیباییشناسی صوری جدارههای شهری و اعمال آنها در طرح بازطراحی جدارۀ خیابان انقلاب سنندج است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در زمرۀ تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش انجام در زمرۀ تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار دارد.روش پژوهش: برای رسیدن به اهداف پژوهش، فرایند تحلیل و ارزیابی کیفیتهای صوری، که مبتنی بر کسب شناختی عمیق از وضع موجود محدودۀ مورد نظر است، در سه مرحله انجام شده است. به این ترتیب که ابتدا به بررسی تئوریهای مرتبط با زیباییشناسی شهری پرداخته شده است، سپس اجزای اصلی سازندۀ نمای شهری تبیین شدهاند و در مرحلۀ سوم یک مدل پارامتریک برای سنجش و تحلیل کیفیتهای بصری در نمای شهری ارائه شده است.نتیجهگیری: روش تحلیل انتخابی در این پژوهش روش کیفی است. به گونهای که کیفیت مطلوب را در تمامی ابعاد و مؤلفههای زیباییشناسی مورد بررسی قرار داده است. لازم به ذکر است که تنها آن دسته از کیفیاتی در کانون توجه قرار گرفتهاند که اعمال تغییرات درآنها میتواند موجب ارتقای کیفیتهای صوری شود و با ارائۀ درک درستی از پتانسیلهای بصری، انتظام بصری منظر شهری محدودۀ مورد مطالعه را افزایش دهد. نتایج بررسیهای انجامشده نشاندهندۀ ناهماهنگیهای بسیاری در جدارههای محدودۀ مورد مطالعه است. بر همین اساس، نتایج نهایی حاصل از تحقیق در قالب تهیۀ طرح بهینه جهت بازطراحی جدارههای این محدوده ارائه شده است.
Urban landscape
urban facade
Aesthetics
visual aesthetics
2020
03
20
65
78
http://www.bagh-sj.com/article_103755_e8cc750a1bf2664ffb1febf26c5091e7.pdf