پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
ارزیابی دانش معماری ایران در زمینة مجموعههای صنعتی؛ بهمنظور کشف چالشها و ارایه راهبردهای توسعه
5
18
FA
جواد
گودینی
0000-0001-6140-9545
پژوهشگر دکتری معماری. دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین. نویسنده مسئول
j.goudini1980@yahoo.com
محسن
وفامهر
دکتری معماری. استاد دانشگاه علم و صنعت ایران.
vafamehr@iust.ac.ir
یوسف
گرجی مهلبانی
0000-0003-3711-8494
دکتری معماری. دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین.
gorji@arc.ikiu.ac.ir
ناصر
براتی
دکتری شهرسازی. دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین.
nasserbarati1955@yahoo.com
این نوشتار مؤید آن است که ارزیابی دانش معماری در خصوص مجموعههای صنعتی به شناسایی چالشهای توسعه آن کمک میکند. تأمل در مؤلفههای توسعه دانش معماری سبب شد تا ارزیابی این دانش در سه بخش دانش نظری (یا تولیدات نظری)، انتقال دانش (یا برنامههای آموزشی) و دانش عملی انجام شود. گفتنی است با توجه به ماهیت متفاوت سهگانههای مذکور، روش ارزیابی هرکدام متناسب با ویژگیهای ماهوی آنها انتخاب شد. بدین ترتیب ارزیابی حوزههای نظری به علت ماهیت نوشتاری آن، با روش تحلیل محتوا توأم شد. در این بخش، مقالات علمی پژوهشی (مندرج در پانزده نشریه معتبر معماری تا زمستان 1393)، 2500 عنوان کتاب منتخب، پایاننامههای دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد (که طی سالهای 1380 تا پایان 1389 در دانشگاه شهید بهشتی به انجام رسیدهاند) و رسالههای دکتری معماری (که در دانشگاههای داخل کشور تا پایان سال 1391 تکمیل شدهاند)، مورد بررسی قرار گرفت تا کمیّت دانش نظری در خصوص معماری مجموعههای صنعتی برآورد شود. لازم به ذکر است این سنجش در مقایسه با شش کاربری منتخب منظر، مسکونی، مذهبی، درمانی، آموزشی و اداری به انجام رسید. در بخش انتقال دانش، ارزیابی مذکور به تحلیل محتوای برنامهها، گرایشها، رشتهها و واحدهای درسی مطرح در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری معطوف شد. همچنین برای آگاهی از وضعیت دانش عملی، به ارزیابی جهتگیری مسابقات معماری (اعم از مسابقات دورهای و مسابقات برگزار شده در بازة انتخابی 1389-1386) و نیز بررسی نمونههای انتخابی از واحدهای صنعتی موجود (در قالب 63 واحد صنعتی از شهرک صنعتی کاسپین قزوین) اقدام شد. نتایج نشان میدهد که دانش معماری مجموعههای صنعتی در مقایسه با دیگر کاربریها از کمترین تولید نظری و انتقال تعلیمی برخوردار بوده است (چالش کمّی). علیرغم چنین وضعیتی، در حوزه عملی با رشدی کمّی قرین بوده و نیازمند توجه کیفی است (چالش کیفی). همچنین توسعه دانش معماری در زمینة مجموعههای صنعتی فاقد ساختار منسجم بوده و عمدتاً به صورت موضعی و گسسته در حال رشد است. نتایج گویای آن است که رفع چالشهای یاد شده با انسجامبخشی به سهگانههای مذکور و اتخاذ راهبرد عمل به نظر (در قالب مهندسی معکوس) محقق میشود. تحقیق بر این نکته تأکید دارد که توسعه دانش معماری در خصوص مجموعههای صنعتی با برنامهریزی در قالب ماتریسی از مؤلفههای تکمیلی و تکاملی متشکل از حوزههای سهگانه میسر میشود.
معماری,مجموعههای صنعتی,توسعه دانش,دانش نظری,انتقال دانش,دانش عملی
http://www.bagh-sj.com/article_32930.html
http://www.bagh-sj.com/article_32930_ce090401d580da9d61de98c866011c12.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
اصول طراحی فضای مسکونی، با رویکرد ارتقاء خلاقیت ؛کودکان 7-3 ساله در ایران (نمونه موردی : شهر تهران- منطقه 4)
19
34
FA
امیررضا
کریمی آذری
0000-0002-1551-8895
دکتری معماری. دانشگاه گیلان، رشت. نویسنده مسئول
amirreza_karimiazeri@guilan.ac.ir
سید باقر
حسینی
دکتری معماری و شهرسازی. دانشیار دانشکده معماری وشهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران.
hosseini@iust.ac.ir
بهرام
صالح صدق پور
دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید رجایی، تهران، ایران.
sedghpour@srttu.edu
افضل سادات
حسینی
دکتری فلسفه تعلیم و تربیت. دانشگاه تهران، تهران.
afhoseini@ut.ac.ir
پرورش، ارتقا و جهتدهی خلاقیت، در کودکان به دلیل قرارگیری در سن رشد، اهمیت دارد. تحقیقات روانشناسی در مورد خلاقیت<sup>1</sup> بر تأثیر محیط فیزیکی بر خلاقیت متمرکز بوده است. یکی از روشهای ارتقاء خلاقیت، بهرهگیری از تأثیر مثبت محیط طبیعی یا مصنوع، در بروز و افزایش خلاقیت در کودکان است. ادبیات موضوع نشان میدهد که فضا و محیط دربروزخلاقیت و کیفیت رشد آن مؤثر است. فضا ممکن است فضای طبیعی یا مصنوع و انسانساز باشد. اما ساخت و سازهای معماری در جهت تأثیر بر پرورش خلاقیت، بسیار کمرنگ است. سؤال اصلی این پژوهش این است که کدام ویژگیهای فضای مسکونی بر ارتقاء خلاقیت تأثیر دارند. پژوهش حاضر، به دنبال دستیابی به اصول طراحی فضای مسکونی است که باعث افزایش خلاقیت کودکان شود. تحقیق حاضر توسعهای بوده و روش تحقیق انتخابی تحقیق توصیفی-پیمایشی است که در 5 مرحله اصلی انجام شده است. جامعه تحقیق مرحله دوم متخصصین روانشناسی، سوم متخصصین معماری و چهارم کودکان 3-7 ساله از منطقه 4 شهر تهران است. نمونههای مورد مطالعه در مرحله دوم به وسیله تکنیک دلفی شامل 108 متخصص روانشناسی و درمرحله سوم، متخصصین معماری در دو زیرمرحله ابتدایی 50 متخصص معماری، مرحله تکمیلی 120 متخصص معماری و در مرحله چهارم 50 کودک زیر دبستانی 3-7 ساله ساکن منطقه 4 تهران است. جمعآوری دادهها به وسیله مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ و بسته پاسخ و پرسشنامه تصویری برای کودکان، انجام شده و برای بررسی فرضیهها از آمار توصیفی شامل محاسبه شاخصهای آماری و تنظیم جدول توزیع فراوانی و از آمار استنباطی شامل آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون آماری رگرسیون خطی چندمتغیره و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شده و با استفاده از آزمونهای کروسکال و الیس و من ویتنی اصول معماری رتبهبندی و انتخابشدهاند. مطابق یافتههای این تحقیق، محیط کالبدی فضای مسکونی بر روی رشد خلاقیت کودک اثر گذاشته و در فضای مسکونی، با به کارگیری عناصر طبیعی، ایجاد فضای ایمن، فضای پیچیده و فضای انعطافپذیر از طریق تأثیر مثبت بر انگیزش کودک برای بازی، آرامش روانی، ابتکاروکنجکاوی در کودک میتوان خلاقیت کودک را ارتقا بخشید. اصول طراحی منتج از پژوهش به این قرار است : 1. طراحی و ایجاد فضاهای کالبدی مسکونی با استفاده از بدنههای تحریککننده و بازیساز. 2. ایجاد آرامش و امنیت روانی با طراحی و ایجاد فضای مسکونی امن (ایمنی کالبدی). 3. طراحی و ایجاد فضاهایی پیچیده و چالشبرانگیز. 4. طراحی و ایجاد فضاهای مسکونی تغیرپذیر و منعطف (انعطافپذیری فضایی و فرمی).
خلاقیت,ارتقاء خلاقیت کودکان,فضای مسکونی,اصول طراحی
http://www.bagh-sj.com/article_32942.html
http://www.bagh-sj.com/article_32942_b581f55a38a50b7dbbd01b07ef54e8b6.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
توسعه درونی، الگویی متوازن، متعادل و پایدار برای توسعه و ارتقاء کیفی شهر؛برنامهریزی برای توسعة مجدد اراضی نظامی درونشهری
35
46
FA
محمد سعید
ایزدی
دکتری معماری، مرمت شهری. استادیار شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
ms.izadi@basu.ac.ir
نگین
امیری
کارشناس ارشد طراحی شهری دانشگاه بوعلی سینا همدان. نویسنده مسئول
neginamiri0001@gmail.com
گسترش بیرویه، شتابان و ناموزون کالبدی شهرها یکی از عوامل اصلی در بروز مسایل شهری به ویژه افت منزلت اجتماعی، عملکردی، زیستمحیطی و کالبدی آنهاست. در مواجهه با این معضلات، توسعة درونی به عنوان پایدارترین الگوی توسعه برای شهرها معرفی شده است. توسعةدرونی، سیاستی است که باهدف دستیابی به توسعة موزون، متعادل و پایدار شهری به شناسایی و برنامهریزی برای استفادة بهینه از ظرفیتهای موجود توسعه در درون محدودة شهر میپردازد. در این میان تأسیسات و اراضی نظامی درونی شهرها با پهنههای وسیع خود در شهرها، به عنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای توسعةدرونی میتوانند فرصتی برای تجدید حیات شهرها باشند. هدف این نوشتار دستیابی به برنامة تجدید حیات پایداراراضی نظامی درونشهری در قالب چارچوبی جامع است. در راستای دستیابی به این هدف، در مرحلة اول با مروری بر ادبیات توسعة درونی و نظریات موجود و سابقة این سیاست در ایران و جهان، همچنین بازخوانی مفهوم توسعة مجدد اراضی نظامی و رویکردها به آن، اهمیت این موضوع در توسعة شهری تبیین شده است، سپس در مرحلة دوم با مستندسازی دو تجربة داخلی و خارجی و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامههای اجرا شده، زمینة ارتقاء دانش نظری در عرصة توسعة درونی و توسعة مجدد اراضی نظامی فراهم آمده تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاستهای کارآمدتری را اتخاذ کرد. روش تحقیق، از نوع تحلیلی- تفسیری بر پایه مطالعات و ارزیابی نمونههای موردی است وتلاش شده به کمک اسناد کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی موضوع مورد نظر پرداخته شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد توسعة مجدد اراضی نظامی درونشهری یکی از مهمترین فرصتهای توسعة درونی است که علاوه بر کیفیتبخشی در عرصة پروژه، با تأثیرگذاری بر بافت پیرامونی به عنوان محرک برنامههای بازآفرینی شهری عمل میکنند. همچنین نتایج نشان میدهد رابطة معناداری بین حضور و مشارکت دولت، شهرداریها، نهادهای محلی و بخش خصوصی با تحقق تجدید حیات موفق اراضی نظامی وجود دارد. مطالعات، بیانگر این امر است که مهمترین اصل در فرایند تجدید حیات اراضی نظامی، برنامهریزی و مشخصکردن جایگاه و نقش سازمانها و نهادهای مربوطه و مشارکت و هماهنگیهای بین آنهاست.
توسعه مجدد,توسعة درونی,اراضی نظامی. بازآفرینی شهری
http://www.bagh-sj.com/article_32947.html
http://www.bagh-sj.com/article_32947_2ecf1f73b5caeddf7a9347c8606495fe.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
تجلی هویت اسلامی در طراحی محلات جدید براساس مؤلفههای اسلامی نمونه موردی : محله امامیه غربی مشهد
47
56
FA
محمدرحیم
رهنما
دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، استاد گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد.
rahnama@yahoo.com
مهدی
وفایی
پژوهشگر دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد نویسنده مسئول
mahdi_3994@yahoo.com
رضا
صمدی
پژوهشگر دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد.
samadi.re29@yahoo.com
معماری و شهرسازی یک جامعه هویت یک جامعه را به نمایش میگذارد و محلات شهری عرصهای است که این هویت در آنها ظهور پیدا میکند. بنابراین طراحی و ایجاد محلات با هویت اسلامی در شهرها میتواند بیانگر فرهنگ، شهرسازی و در نتیجه هویت آن شهر و جامعه باشد. لذا با توجه به فرهنگ غنی اسلامی در کشورمان و لزوم توجه به آن در طراحی محلات، هدف این پژوهش ارایه مؤلفههای اسلامی با توجه به شرایط امروزه به منظور ارتقای هویت اسلامی در محلات جدید است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. مؤلفههای اسلامی به صورت اسنادی و کتابخانهای از احادیث و روایات نقلشده از ائمه اطهار (ع) جمعآوری شده و در 6 دسته اصلی تقسیمبندی شده است. مؤلفههای استخراج شده دریافتههای پژوهش براساس اصول کلی ضوابط و مقررات شهرسازی به روز شده و سپس در محله امامیه غربی شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. جهت مطالعه معیارهای اسلامی در محدوده مورد بررسی از نرمافزار <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;"><span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;"><span lang="EN-GB">Auto Cad </span></span></span><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span lang="AR-YE">و برای ترسیم نقشهها از نرمافزار </span></span></span><span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;"><span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;"><span lang="EN-GB">Gis</span></span></span><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span lang="AR-YE"> استفاده شده است. با مطالعه صورت گرفته شده و بررسیهای میدانی از محدوده مورد مطالعه این نتیجه به دست آمد که اکثر مؤلفههای ارایهشده (به جز طراحی محله با محوریت مسجد) در طراحی این محله مد نظر قرار گرفته است. با توجه به اینکه هویت اسلامی در محلات شهرهای اسلامی به کاربری مذهبی (مسجد) گرهخورده است لذا توجه و طراحی محلات جدید براساس محوریت این کاربری باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.</span></span></span>
هویت,طراحی محلات جدید,مؤلفههای اسلامی,محله امامیه غربی مشهد
http://www.bagh-sj.com/article_32949.html
http://www.bagh-sj.com/article_32949_77b276e9d20fecb2cc3cec4e086cb9a7.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
عناصر باارزش معماری بومـی منطقه سـیسـتان؛ بر مبنای مولفههای اقلیمی معماری پایدار
57
66
FA
صلاح الدین
مولانایی
دکتری معماری، استادیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه کردستان.
drmolanai@iust.ac.ir
سارا
سلیمانی
دکتری معماری، استادیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه کردستان. نویسنده مسئول
s_soleimani@iust.ac.ir
در این تحقیق بخشی از ساختار معماری بومی ایرانی در منطقه سیستان از منظر مسایل اقلیمی، تکنیکهای به کار رفته در اجرای ساختمان و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی (اقلیمی) مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه در مبحث معماری پایدار، توجه به مسایل اقلیمی، زیست محیطی و معماری سبز در کنار معماری بومی و پیشین، از مهمترین مباحث مطرح در سطح داخلی و بینالمللی است. به کمک فناوریهای پیشرفته در سازه و معماری به همراه مصالح نوین، از یکسو شرایط تحقق ایدهها و طرحهایی خاص برای معماران و طراحان فراهم شده و از سوی دیگر جوامع مختلف با چالش آلودگی محیط زیست و مصرف بالای انرژی بر اثر استفاده از این فناوریها و مصالح جدید روبرو هستند. این چالشها به همراه لزوم توجه به عناصر ارزشمند معماری بومی و سنتی ضرورت این تحقیق در خصوص بخش اقلیمی معماری پایدار را نشان میدهد. هدف تحقیق، بازشناخت عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بحث اقلیم و نحوه استفاده از این عناصر بر مبنای نظریات معماری پایدار دوران معاصر است. در پرسش اصلی این مقاله مطرح شده که چه عوامل، شرایط و ویژگیهایی در ساختار معماری اقلیمی منطقه سیستان (بومی و کهن) وجود دارد که بتوان در معماری امروز ایران و در راستای بهرهگیری در مباحث طراحی اقلیمی معماری معاصر از آنها بهره گرفت؟ در این راستا روش تحقیق در دو بخش مبتنی بر نگرش توصیفی و مطالعات میدانی در بخش نخست و تطبیق نظریات مطرح شده مولفههای اقلیمی معماری پایدار با عناصر ساختاری معماری بومی سیستان در بخش دوم شکل گرفته است. فرضیه این تحقیق بر این پایه است که در صورت شناخت و بهرهگیری صحیح از الگوها و اصول حاکم بر معماری گذشته از دیدگاه اقلیمی و ترکیب مناسب با معماری روز میتوان به معماری پایدار و در عین حال، با هویت دست یافت. نتایج تحقیق نشان میدهد استفاده از عواملی نظیر خارخانه، دورچه، کولک، سورک و نظایر آن راهکارهای اقلیمی بسیار مناسبی هستند که در طول قرنهای متمادی به عنوان مولفههایی از اصول معماری بومی این منطقه در جهت تقابل با اقلیم سخت آن و تسهیل شرایط زندگی تعریف شدهاند. از این عوامل با اندک تغییراتی میتوان در ساختار معماری معاصر ضمن توجه به هویت اصیل معماری ایرانی، در جهت رسیدن به معماری پایدار مرتبط با شرایط اقلیمی استفاده کرد.
معماری بومی سیستان,اقلیم,معماری پایدار,خارخانه,کولک,سورک
http://www.bagh-sj.com/article_32950.html
http://www.bagh-sj.com/article_32950_1fed2beff7330ba989ff4779dfffc5e2.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
13
41
2016
11
01
واکاوی فرایندهای راهیابی و مسیریابی کارآمد در شهرهای گذشته ایران
67
82
FA
معصومه
خامه
دکتری معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران. نویسنده مسئول
m.khameh@yahoo.com
ایرج
اعتصام
دکتری معماری، استاد دانشکده هنر و معماری،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران.
irajetessam@yahoo.com
آزاده
شاهچراغی
دکتری معماری، استادیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران..
راهیابی<sup>1</sup>، به معنای توانایی فرد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیطهای جدید و پیچیده، به سهولت و سرعت انجام این فرایند در محیطهای آشناست. خوانایی فضا و راهیابی خصوصاً در مکانهای عمومی مثل مراکز خرید، فرودگاهها، ایستگاههای راهآهن، دانشگاهها و بیمارستانها و ... از اهمیت فراوان برخوردار است تا آنجا که امروزه وقتی از مسئله گمکردن جهت حرکت در مکانهای مختلف یاد میکنند، از احساس ناامیدی و وحشتی که همراه آن است سخن میرانند. دستیابی به این قابلیت و تقویت آن، از دهه 70م. تاکنون، موضوع پژوهشهای بسیاری در حوزههای مختلف شهرسازی، معماری، روانشناسی محیطی و ... بوده است. هدف این تحقیق یافتن عناصر و ویژگیهای فضایی تسهیلکننده فرایند راهیابی در شهرهای گذشته ایران است و یافتن پاسخی برای این پرسش که آیا مؤلفههای خوانایی فضایی - که امروزه در مباحث طراحی شهری مطرحاند- در ساختار شهر های گذشته ایران یافت میشوند؟ پژوهش حاضر که از نوع بنیادی بوده و نتایج آن میتواند جنبه کاربردی پیدا کند، در سه مرحله کلی انجام شده است : نخست مطالعه اسنادی یا کتابخانهای شامل بررسی مفهوم راهیابی و مسیریابی، دستهبندی یافتههای محققین حوزه شهر و طراحی شهری در مورد عناصر شکلدهنده شهر و نیز مطالعه عناصر کالبدی تشکیلدهنده ساختار شهرهای گذشته ایران. مرحله دوم : مطالعات موردی، شامل بررسی ساختار سه نمونه از شهرهای قدیمی ایران (زواره، تبریز و شیراز) و مرحله سوم تجزیه و تحلیل یافتههای دو مرحله قبل و جمعبندی مطالب. نتایج نشان میدهد که خوانایی، پیوستگی فضایی و تباین و توالی فضایی مهمترین عواملی هستند که به تسهیل فرایند راهیابی و مسیریابی در شهرهای گذشته ایران کمک کرده و در طراحی شهرهای معاصر نیز بهعنوان عواملی راهبردی مورد توجه طراحان قرار میگیرند.
راهیابی,مسیریابی,شهرهای گذشته ایران,روانشناسی محیطی
http://www.bagh-sj.com/article_32951.html
http://www.bagh-sj.com/article_32951_63b01fe674282357f6c9f3bf3d38cfec.pdf