پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
23
بازتاب کهنالگوی مادر در معماری تاریخی ایران براساس آرای یونگ
5
14
FA
حسنیه
هروی
0009-0003-7200-0624
پژوهشگر دکتری، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ایران.
hosniyeheravi@yahoo.com
محمد منصور
فلامکی
استاد دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ایران.
mansour.falamaki1313@gmail.com
عطااله
طاهایی
0000000219549947
استادیار دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ایران.
ata75tahaei@gmail.com
10.22034/bagh.2019.152548.3815
روان ناخودآگاه جمعی انسانها متشکل از کهنالگوهایی است که از طریق انتخابها، آئینها و رفتار آنها در قالبی نمادین بازتاب میشود. یکی از رسانههایی که میتواند با بازتاب این نمادها عرصۀ تبلور کهنالگوهای روان ناخودآگاه باشد، معماری و از مهمترین کهنالگوها، کهنالگوی مادر است.<br /> <strong>بیان</strong><strong>مسئله: </strong>مادر برای جنس مذکر بار نمادین بیشتری دارد. براساس آرای یونگ، مادر برای جنس مؤنث، جنبۀ واقعگرایانۀ بیشتر و برای جنس مذکر وجه نمادین مؤثرتر دارد. از آنجا که معماری تاریخی ایران ظاهراً عرصهای مردانه است، میتواند بستر مناسبی برای بازتاب وجوه نمادین کهنالگوی مادر باشد. مسئلۀ این پژوهش چگونگی بازتاب نمادهای کهنالگوی مادر در معماری تاریخی ایران است.<br /> <strong>ضرورت</strong><strong>پژوهش: </strong>بررسی آثار معماری تاریخی ایران غالباً شامل نقدهای سبک شناسانه، فنی، تاریخی و یا رمزگشایی از نمادهای تصویری مبتنی بر دانش نمادشناسی و فرهنگ دینی بوده است که بیشتر بنیانی خردمحور دارند؛ لذا خلأ نقدهای روانکاوانه در معماری ایران مشهود است.<br /> <strong>هدف: </strong>این پژوهش قصد دارد با اخذ رویکردی میاندانشی، به مفاهیم بنیادین در معماری تاریخی ایران بپردازد و با خوانشی روانکاوانه جنبههای جدیدی را ورای منظر کلی پژوهشهایی که تاکنون انجام شده است، فراهم آورد.<br /> <strong>پرسش: </strong>معماری ایران چگونه از ناخودآگاه جمعی تأثیر پذیرفته است؟ مظاهر کهنالگوی مادر در معماری ایران کداماند؟<br /> <strong>روش</strong><strong>تحقیق: </strong>تحقیق، کیفی و بنیادین و متکی بر روش توصیفی- تحلیلی است. دادهها براساس مطالعات اسنادی و کتابخانهای گردآوری شدهاند.<br /> <strong>نتایج: </strong>نتایج پژوهش حاکی است که انگارۀ زمین مادر در ناخودآگاه ایرانیان وجه تقدس داشته است. این انگاره در نشانههای یونگی کهنالگوی مادر در فضاهای معماری و از طریق آمیزش این فضاها با زمین و عوارض آن بروز یافته است.<br /> <strong>واژگان</strong><strong>کلیدی: </strong>معماری تاریخی ایران، کهنالگوی مادر، یونگ.
معماری تاریخی ایران,کهن الگوی مادر,یونگ
http://www.bagh-sj.com/article_92103.html
http://www.bagh-sj.com/article_92103_f73e730de0100ccf331c21660ffb5c39.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
23
شناخت عوامل مؤثر بر شکلگیری گورستانهای تاریخی (با تأکید بر گورستانهای تاریخی شهر تهران)
15
32
FA
کاوه
منصوری
0000-0003-1399-6057
پژوهشگر دکتری مرمت بناها و بافتهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
kaveh_mansoori@yahoo.com
محمد
مسعود
دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
massoud53@live.com
محمد سعید
ایزدی
دانشگاه بوعلیسینا، همدان و مدرس مدعو دانشگاه تهران، ایران.
ms.izadi@basu.ac.ir
10.22034/bagh.2019.59571.2708
<strong>بیان</strong><strong>مسئله</strong>:گورستانهای تاریخی محملی برای اجتماع نشانهها به شمار میروند و تاریخ، فرهنگ، هویت و حافظة جمعی سکونتگاههای انسانی را در خود جای دادهاند. علیرغم تأکید پژوهشگران علوم انسانی بر اهمیت وجودی این عرصهها و انجام برخی مطالعات پایه، نه تنها تعریف مشخصی از مفهوم گورستان تاریخی در کشور وجود ندارد، بلکه بهواسطۀ ضعف در شناخت این عرصهها، سیاست مدونی در مواجهه با آنها دیده نمیشود؛ بهگونهای که این امر در کنار مرگگریزی انسان معاصر، تصویب قوانین شهری مخرب و مداخلات غیرمسئولانه، توسعه شتابان سکونتگاهها، وندالیسم و انفعال علوم حفاظت، شهرسازی و مدیریت شهری سبب از بین رفتن گورستانهای تاریخی کشور شده است.<br /> <strong>هدف</strong><strong>پژوهش</strong>: هدف این پژوهش، شناخت ماهیت گورستان تاریخی و ارائۀ تعریف بومی از این عرصههای ویژه است. از همین رو، پژوهش میکوشد به این پرسشها پاسخ دهد که مفهوم گورستان تاریخی چیست و چه پارامترهایی بر شکلگیری ساختار این محوطههای تاریخی مؤثر است؟<br /> <strong>روش</strong><strong>پژوهش</strong>:با توجه به کمبود منابع دردسترس که امکان شناخت متغیرهای پژوهش را دشوار ساخته است، پژوهش حاضر، چیستی گورستانهای تاریخی را بهمثابه متن قابل قرائت موضوع مطالعۀ خود دانسته و با بهرهگیری از روش تحقیق نظریۀ زمینهای (گراندد تئوری) و طی سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به آنالیز دادههای محیطی حاصل از بررسی گورستانهای تاریخی ابن بابویه، امامزاده عبدالله، ارامنه دولاب و ظهیرالدوله در شهر تهران و انطباق آنها با اسناد کتابخانهای پرداخته است.<br /> <strong>نتیجهگیری</strong>:کدگذاریها و آنالیز دادهها مشخص نموده است که میتوان پارامترهای سازندۀ گورستانها را در دو طبقۀ پارادایمهای بیرونی و درونی و در شش مقولۀ بستر، بافت، ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، تاریخ، کالبد و منظر مورد بررسی قرار داد. نتایج مطالعات نشان میدهد: گورستانهای تاریخی بهعنوان گونهای از مناظر فرهنگی انسانساخت، عرصههای تدفینی نشانهدار با قدمت بیش از 100 سال هستند که محدودۀ آنها مشخص بوده و دارای دورههای توسعه و گسترش هستند. ویژگی بارز این محوطهها، ارتباط ساختاری محیط پیرامون و چیدمان درونی آنهاست که در منظرپردازیهای طبیعی و انسانساخت گورستان تجلی یافته و با نظام مشخصی از یادمانها و نشانههای انتزاعی غنی شدهاند. این گورستانها، دارای جنبههای مختلف دینی- مذهبی، فرهنگی- اجتماعی و یادمانی بوده و بهواسطة دفن مشاهیر جامعه مورد احترام شهروندان و محل رجوع آنها هستند.
گورستان تاریخی,منظر فرهنگی,پارادایمهای سازنده,نظریۀ زمینهای (دادهبنیاد)
http://www.bagh-sj.com/article_92108.html
http://www.bagh-sj.com/article_92108_295cbaceddf956a8cfe0a3c1dc448370.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
23
ارائۀ مدل ارزیابانه از ﭼﺎلشهای نظام ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ ایرانی مبتنی بر رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری
33
46
FA
محمد
آیینی
دانشجوی دکتری شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسالمی، تهران، ایران.
aeenim@gmail.com
حسین
ذبیحی
دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
resilient30t@gmail.com
زهراسادات
سعیده زرآبادی
دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
zarabadi.se@gmail.com
10.22034/bagh.2019.159255.3880
<strong>بیان مسئله:</strong> با توجه به ماهیت شهرهای جدید در ایران، اسکان مطلوب و دستیابی به سطح مورد انتظار ساکنان از زندگی باکیفیت شهری در این سکونتگاهها با چالشهای متفاوتی مواجه است.<br /> <strong>هدف:</strong> هدف این تحقیق ارائۀ مدل ارزیابانه از چالشهای مدیریت شهرهای جدید بر مبنای رویکرد مدلسازی ساختاری-تفسیری است.<br /> <strong>روش تحقیق:</strong> در تحقیق حاضر از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری برای ترسیم روابط سلسلهمراتبی عاملهای اصلی استفاده شده که در آن، قضاوتهای گروهی از خبرگان منبع اصلی گردآوری اطلاعات است. بر مبنای این روش، در تحقیق حاضر ابتدا ماتریس خودتعاملی اولیه تولید و سپس ماتریس دستیابی نهایی ترسیم شد و براساس آن، متغیرها سطحبندی و روابط آنها با یکدیگر ترسیم و خوشهبندی شدند.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> در دستهبندی متغیرها، عامل «زیستمحیطی» در سطح اول، عامل «اجتماعی و فرهنگی» به عنوان دومین سطح، عامل «تسهیلات و خدمات» به عنوان سومین سطح، عوامل «اداری و نهادی» و «شهرسازی و معماری» به عنوان چهارمین سطح، عامل »مالی و بودجه« به عنوان پنجمین سطح و عوامل «برنامهریزی و سیاستگذاری» و «قانونی و حقوقی» به عنوان ششمین سطح از عوامل دستهبندی شدند و در دیاگرام روابط علت و معلولی قرار گرفتند. همچنین براساس خوشهبندی عوامل، دو عامل «برنامهریزی و سیاستگذاری» و «قانونی و حقوقی» به عنوان عوامل مستقل (محرک)، عاملهای «شهرسازی و معماری»، «اداری و نهادی»، «مالی و بودجه» و «زیستمحیطی» به عنوان عوامل واسط و عاملهای «تسهیلات و خدمات» و «اجتماعی و فرهنگی» به عنوان عاملهای وابسته مشخص شدند. هیچ کدام از عاملها به عنوان عامل خودمختار خوشهبندی نشدند. نتایج این تحقیق ضمن یاریرسانی به برنامهریزان و سیاستگذاران این بخش در بازنگری نظام مدیریت شهری شهرهای جدید، میتواند میزان موفقیت اصلاح ساختار این نظام را در ارتقای توان مقابله با چالشها و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان در این شهرها بالا ببرد.
مدلسازی ساختاری تفسیری,شهرهای جدید,نظام مدیریت شهری,ﭼﺎلشهای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی
http://www.bagh-sj.com/article_92104.html
http://www.bagh-sj.com/article_92104_d87fd7f65db0e32f62754ffb5afa69f4.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
23
آیکونولوژی نگارۀ لیلی و مجنون در سفال سلجوقی
47
52
FA
سهیلا
نمازعلیزاده
پژوهشگر دکتری پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.
so.alizadeh@gmail.com
اشرفالسادات
موسویلر
دکتری تخصصی پژوهش هنر، استاد دانشکدۀ هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.
a.mousavilar@alzahra.ac.ir
10.22034/bagh.2019.158898.3876
<strong>بیان</strong><strong>مسئله:</strong> داستان عشق لیلی و مجنون حدیث دو دلداده است که علاوه بر شعر، در نگارگری ایرانی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و همواره حوادث گوناگون آن، در مکاتب مختلف نگارگری ایرانی نقاشی شده است. بر اساس مطالعات انجامشده، صحنۀ لیلی و مجنون در مکتبخانه، برای نخستینبار در بشقاب سفالی سلجوقی ترسیم شده و پس از آن، در مکاتب مختلفی همچون هرات و شیراز و... بارها تکرار شده است. مقالۀ حاضر به بررسی جنبههای ساختاری و محتوایی اولین نمونه از تصویرگری «لیلی و مجنون در مکتبخانه» در سفالینۀ سلجوقی میپردازد. در بررسیهایی که تاکنون صورت گرفته، همگامیِ مثنوی نظامی با نگارگری مطرح میشود. اروین پانوفسکی اما برای تفسیر موضوعی آثار هنری، علاوه بر شناسایی متون ادبی، شیوۀ اندیشیدن یک ملت را در یک دورۀ خاص لازم میداند. بنابراین، دغدغۀ نگارندگان پاسخگویی به این پرسش است که الگوهای بصری و مفهومی نگارۀ «لیلی و مجنون در مکتبخانه» در سفالینۀ سلجوقی، علاوه بر مثنوی نظامی با کدام اندیشۀ حاکم در عصر سلجوقی ارتباط دارد؟<br /> <strong>هدف</strong>:در عصر سلجوقی، احمد غزالی از اندیشمندان ایرانی (متوفی 520 هجری/ 1126 میلادی)، آرای خویش را در باب مفهوم عشق با تفسیرهای بدیعی ارائه کرد و تحولاتی چشمگیر در نگرش عارفانۀ ایرانی پدید آورد. از این رو، هدف اصلی این مقاله، کشف ارتباط میان اندیشۀ نوین احمد غزالی مبنی بر کمال عشق با تصویرگری اثر مورد پژوهش است.<br /> <strong>روش تحقیق</strong>:در این پژوهش، مطالب به طریق اسنادی و کتابخانهای گردآوری شدهاند و روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی است. شناخت محتوای درونی تصویر از طریق رویکرد آیکونولوژی پانوفسکی و در سه مرحلۀ توصیف پیشآیکونوگرافی، تحلیل آیکونوگرافی و تفسیر آیکونولوژی به انجام رسیده است.<br /> <strong>نتیجهگیری</strong>: نتایج نشان میدهد الگوهای بصری و مفهومی سفالینۀ سلجوقی با نقش لیلی و مجنون در کالبد دو کودک خردسال در مکتبخانه، تلفیقی از گفتمان ادبی نظامی و شیوۀ اندیشیدن نوین احمد غزالی در باب سرشت عشق لیلی و مجنون است.
لیلی و مجنون,آیکونولوژی,احمد غزالی,سفالگری سلجوقی
http://www.bagh-sj.com/article_92105.html
http://www.bagh-sj.com/article_92105_05854bea9d937bb8477aa27b5b168ba6.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
24
نقش مهندسان آلمانی در معماری معاصر ایران (با تأکید بر دورۀ پهلوی اول بین سالهای 1304 تا 1320)
53
70
FA
مرتضی
میرزاحسینی
پژوهشگر دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
morteza.mirzahosseini@qiau.ac.ir
حسین
سلطان زاده
0000-0003-3974-5205
گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
h72soltanzadeh@gmail.com
فریبا
البرزی
0000-0002-9527-8026
گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
faalborzi@yahoo.com
10.22034/bagh.2019.142486.3708
<strong>بیان مسئله:</strong> آلمان همواره یکی از شرکای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در دوران حکومت پهلوی اول کشور آلمان نقش ملموسی در شکلگیری برخی مراکز دانشگاهی، اقتصادی و صنعتی در ایران داشت. از اینرو عدهای متخصص و صاحبنظر آلمانی در حوزههای مختلف نظیر صنعت، اقتصاد و اساتید برجستۀ دانشگاه، زمینه را برای بنیانکردن کشوری مدرن فراهم کردند، بالطبع معماری نیز در کنار سایر پدیدههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات اساسی شد و معماران آلمانی در این جریان نقش ویژهای ایفا کردهاند.<br /><strong>هدف:</strong> پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش متخصصان آلمانی در معماری معاصر ایران است تا در نهایت به تبیین دستاوردها و ویژگیهای آثار معماران و متخصصان آلمانیای بپردازد که در ایران حضور داشتهاند.چارچوب نظری تحقیق: با قدرتگرفتن رضاشاه روابط ایران و آلمان بهتدریج از مرحلۀ سردی که جنگ جهانی اول موجبات آن را فراهم کرده بود خارج شد، و از طرف دیگر در سالهای دهۀ سوم قرن بیستم آلمان دوباره درصدد برآمد تا روابط خود را با ایران گسترش دهد، از همین رو مراودۀ بین دو کشور، زمینۀ حضور متخصصان و مهندسان آلمانی را در ایران فراهم کرد.<br /><strong>روش تحقیق:</strong> در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی تفسیری و همچنین روش توصیفی و تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است. بر این اساس با بهرهگیری از منابع تاریخی و منابع اسنادی به شناسایی و معرفی متخصصان آلمانی و نقش آنها در ایران و بازتاب آن بر جنبههای مختلف معماری معاصر پرداخته خواهد شد.<br /><strong>نتایج تحقیق:</strong> تأثیر مهندسان آلمانی بر معماری ایران را میتوان در سه بخش دستهبندی کرد:1. افزایش کیفیت ساخت و تحول در روند معماری سنتی ایران از طریق بهکارگیری مصالح نوین؛2. زمینۀ طراحی عملکردهای جدید؛ و 3. بخش زیباییشناسی و نمادپردازی.
پهلوی اول,مهندسان آلمانی,معماری معاصر,معماری سنتی
http://www.bagh-sj.com/article_92106.html
http://www.bagh-sj.com/article_92106_1fc5b6a08b8f040d08c19a74403f1304.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
باغ نظر
1735-9635
2251-7197
16
75
2019
08
23
فضامندی و بدنآگاهی: بازخوانش مفهوم فضا در تجربۀ معماری (نمونۀ موردی: موزۀ هنرهای معاصر تهران)
71
82
FA
امیرحسین
صیاد
پژوهشگر دکتری تخصصی معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی.
amirhoseinsayyad@gmail.com
افرا
غریب پور
استادیار گروه معماری، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
afra.gharibpour@ut.ac.ir
مهسا
دلشاد سیاهکلی
استادیار و عضو هیأت علمی گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی.
delshad_mah@liau.ac.ir
10.22034/bagh.2019.190727.4172
<strong>بیان</strong><strong>مسئله</strong>:شاید بتوان یکی از وجوه تمایز انسان مدرن با انسان بهسربرده در دنیای سنت را کثرت تجربههای فضا-مکان برشمرد. زیست انسان در پهنۀ طبیعی و اجتماعی، نه تنها دارای تاریخی معرفتی و نظری است، که دارای ادراکهای متمایز و گوناگون در تجربۀ مکانهای طبیعی و اجتماعی است. این تجربۀ متمایز در طول تاریخ، دارای روحی منحصربهفرد از یک سو و روحی مشترک در کالبد بشری از سوی دیگر است. لیکن در گفتمانهای غالب معماری، بدن و ویژگیهای جسمانی و کالبدی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بدن صرفاً بهعنوان ابژهای منفعل تلقی شده است.<br /> <strong>هدف:</strong>این پژوهش بر آن است که به بررسی ادراک بدنی بهمثابه منبع الهامی برای بازتعریف مفهوم فضا در تجربۀ معماری بپردازد. نمودهای خوانش فضا با واردکردن عنصر ادراکات بدنی و بررسی درهمتنیدگی حواس انسانی در ادراک از فضا از اهداف فرعی پژوهش است.<br /> <strong>روش</strong><strong>تحقیق:</strong>این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونة تحقیقات کیفی با رویکرد فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیک و به لحاظ «قصد» از پژوهش، تفسیری است که به تولید بینش جدید میپردازد. بدین ترتیب یافتههای آن در بهبود دانش موجود در باب موضوع مورد مطالعه به کار میآید (دانشافزایی)، لذا نتایج آن، خالص است. منطق پژوهش، استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبۀ عمیق جهت استنباط و استخراج «امر ناخودآگاه» از بطن پاسخ مصاحبهشوندگان استفاده شده است. روش تحلیل دادهها، تحلیل محتوای کیفی و شامل کدگذاری باز و محوری است.<br /> <strong>نتیجهگیری</strong>:نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که خوانش پدیداری از تجربۀ ادراک از فضا به سه رستۀ «ادراک تام، درک پویا از فضا بهواسطۀ حواس»، «فضا، واسطهای بر ادراک نوستالژی جمعی» و «فضا بهمثابه امکان شهود و درک دیگری» قابل تفکیک است.
ادراک,بدنمندی,تجربه,حواس,فضا
http://www.bagh-sj.com/article_92107.html
http://www.bagh-sj.com/article_92107_54799612a13d41bddedd3b1bd44b0213.pdf