ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل منظر کلان تاریخی شیراز براساس ترسیمهای جهانگردان خارجی
نگاه متنوار و ساختاری به منظر امکان تجزیه و تحلیل بصری مفاهیم و عناصر موجود در آن را در قالب یک پژوهش بصری ممکن میسازد. در این نوشتار از تصاویر تاریخی و راهبرد توصیف ثانویه با موردپژوهی اکتشافی در منظر استفاده شده و تحلیلها در رویکردی استنتاجی به نتایج منتهی میشوند. همچنین میتوان آن را نوعی تحقیق بصری نیز نامید که به تصویر به عنوان ابزار استخراج و استقراء مینگرد. از آنجا که هدف این پژوهش شناسایی مؤلفهها و اهمیت اجزای منظر کلان تاریخی شیراز در تصاویر سفرنامههاست، لذا چهار تصویر از سیاحان خارجی (دلند، شاردن، نیبور و بروگشن) که واجد مشخصههای منظر کلان شهر (ترسیمشده در ترازی بالاتر از سطح شهر) هستند، در بازهای 200 ساله انتخاب شده است. فرضیه این پژوهش مبتنی بر امکانپذیری استخراج مفاهیمی عینی از تصاویر ترسیمی توسط جهانگردان است که تداوم و استمرار آن میتواند معرف ماهیت و چگونگی منظر کلان تاریخی شیراز باشد. از این روی هر تصویر به عناصر تشکیلدهنده (طبیعی (پایه و ثانویه) و انسانساخت) و مشخصهها (میزان جزییات) تجزیه و مورد ارزیابی کیفی و کمی قرارگرفته است. درصد تفکیکی هر عنصر از تصویر محاسبه و میزان توجه به جزییات نیز در طیفی سه ارزشی (زیاد، متوسط و ضعیف) تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد مجموعه کوههای شمالی و جنوبی شهر و باغهای قرار گرفته در محور منتهی به دروازه قرآن، به ترتیب مهمترین عناصر طبیعی منظر کلان شهر هستند که اغلب با جزییات متوسط و زیاد ترسیم شدهاند. مستحدثات انسانساخت مانند دروازه قرآن و بقعه علی بن حمزه (ع) نیز از مهمترین عناصر غیر طبیعی منظر تاریخی شیراز به شمار میآیند. در نهایت رودخانه خشک، آخرین عنصر طبیعی منظر کلان شهر است که هرچند با جزییات کم ترسیم شده ولی به عنوان یک عنصر کلیدی در تصاویر دیده میشود. شایسته است مدیریت شهری نسبت به حفظ این موارد جهت تداوم هویت منظر تاریخی شهر اهتمام جدی داشته باشد.
http://www.bagh-sj.com/article_2688_c98617a752e4dc431c5f00d2aafee6ee.pdf
2013-03-01
3
12
منظر کلان تاریخی
جهانگرد
پژوهش بصری
سفرنامه
شیراز
محسن
فیضی
mfaizi@iust.ac.ir
1
دکتری معماری منظر. دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران
LEAD_AUTHOR
علی
اسدپور
asadpour@iust.ac.ir
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آگورا و روابط اجتماعی ـ فرهنگی در آتن دوره کلاسیک
از آنجاییکه فضاهای شهری کانون تمرکز ساکنان زمیناند، آنها را میتوان مناسبترین عرصه تظاهر و تجلی فرهنگ بشری، ارتباطات اجتماعی و تاریخ ملتها به شمار آورد. همچنانکه ساختار فرهنگی و اجتماعی یک ملت میتواند بر تظاهرات کالبدی شهرها اثرگذار باشد، ویژگیهای کالبدی و فضایی شهرها هم میتوانند در پویایی، استمرار و یا تغییر روابط اجتماعی و فرهنگ ملتها مؤثر واقع شوند. «آگورا» به مثابه یکی از فضاهای شهری آتن در دوره کلاسیک، سهم شایان توجهی در برقراری روابط اجتماعی ـ فرهنگی شهروندان و تأمین مردمسالاری داشته است. پاسخ به این پرسش که فضای مذکور تا چه حد در تأمین عملکردهای فوق ایفای نقش میکرده، نیازمند مطالعة موقعیت آن در میان سایر عناصر شهری، نقش و میزان تعمد دولتمردان در شکلگیری ارتباطات مؤثر شهری، و بالاخره میزان آشنایی شهروندان به کارکردهای فضاهای شهر مذکور است. نوشته حاضر که با هدف نشان دادن تأثیر آگورا در تأمین مردمسالاری و تنظیم رفتارهای اجتماعی ساکنان شهر آتن دوره کلاسیک تدوین شده است، به تحلیل عملکرد این فضا و بناهای اطراف آن در برهمکنشهای اجتماعی ـ فرهنگی آتن میپردازد. به عبارت دیگر، در نوشته حاضر سعی شده تا با روش هرمنوتیک، از دل آثار معماری، عملکرد و ارتباطات فضایی شکلگرفته در آتنِ دوره کلاسیک بازسازی شود. تحقیق حاضر، ضمن بازسازی روابط اجتماعی ـ فرهنگی شهروندان آتنی در آگورا، روشن ساخته است که این فضا فراهمکننده زمینههای «مردمسالاری» در آتن کلاسیک، و بناهای اطراف آن نیز تأمینکننده «منافع عامه» بوده و احداث این مجموعه اقدامی در نیل به «آرمان شهر موعود» به حساب میآمده است. به عبارت دیگر، درخشش تفکر آتنی ها در عهد کلاسیک در زمینههای فلسفه و علم، هنر، فنون و تجارت، تعلیم و تربیت، حکومت، آزادیهای مدنی و ارتباطات اجتماعی به نحوی ملموس در آگورا متجلی شده است.
http://www.bagh-sj.com/article_2689_43fab6718f706e27c7bb0e8898e7e870.pdf
2013-03-01
13
26
آگورا
آتن
دوره کلاسیک
فضای شهری
روابط اجتماعی
روابط فرهنگی
حسن
کریمیان
hkarimi@ut.ac.ir
1
کتری باستانشناسی. عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران.
AUTHOR
سید مهدی
موسوی نیا
m.mousavinia@ut.ac.ir
2
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مزار پیرمراد، منظر فرهنگی ـ آیینی شهرستان بانه
منظر فرهنگی مفهومی دربردارندة ارزشهای فرهنگی ـ طبیعی بوده که حاصل تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ است. علاوه بر این مناظر فرهنگی دربرگیرنده، حافظ و بیانگر هویت و تاریخ یک منطقه و ساکنین آن هستند و از این رو حفاظت از مناظر فرهنگی و ارزشهای آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. منظر فرهنگی، منطقهای جغرافیایی را شامل میشود که در آن آثار فرهنگی و جلوههای طبیعی با رویدادهای تاریخی و فعالیتهای انسانی درهم آمیخته است. این مفهوم در عرصه میراث بینالمللی شرح و بسط پیداکرده و به عنوان بخشی از تلاشهای صلحجویانه جهانی مطرح میشود. منظر فرهنگی، منظری طبیعی است که با فعالیت گروهی انسانی شکل پیدا کرده و میتواند از مناطق شهری و تاریخی وسیع تا یک مزرعه کوچک را دربرگیرد. محوطه مزار پیرمراد در پیوند با طبیعت پیرامون شهرستان بانه، به عنوان منظر فرهنگی ارگانیک، یکی از مکانهای آیینی در این شهرستان است، که بر اساس ویژگیهای جغرافیایی و ارتباط نزدیک با طبیعت از یکسو و قرارگرفتن در حاشیه شهر از سوی دیگر، به نقطه عطفی از نظر مذهبی و تفرجی در زندگی مردم تبدیل شده است. هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم فرهنگی ـ آیینی متبلور در منظر طبیعی ایران است که تداوم باورهای آیینی کهن را در دوران اسلامی و تا کنون جلوهگر ساخته است. سعی بر آن است با بررسی نمونه موردی مزار پیرمراد تداوم فرهنگ و آیین که از میراث با ارزش این خطة باستانی است نشان داده شود. پیوند با طبیعت، نیازهای روحی و فیزیکی استفادهکنندگان را برآورده میسازد و همین امر باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخصشدن آن به صورت مجموعهای واحد شده است. به کمک بازشناخت این ساختار میتوان در ساماندهی منظر فرهنگی و هماهنگ با نظام طبیعت در زندگی امروز بهرهبرداری لازم از این سایت فرهنگی ـ طبیعی را به عمل آورد.
http://www.bagh-sj.com/article_2691_0e39322439872b1648e65c694d21b8a2.pdf
2013-03-01
27
38
منظر فرهنگی
منظر طبیعی
مزار پیرمراد
ادراک فضا
هویت مکان
فرنوش
مخلص
farnooshmokhles@ymail.com
1
کارشناس ارشد معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
احمدعلی
فرزین
aafarzin@hotmail.com
2
دکتری معماری، استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
AUTHOR
شهره
جوادی
shohreh.javadi@gmail.com
3
استادیار گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
هویت فرهنگی و اثرات آن بر روشهای بومی تهویة طبیعی بازار قدیم دزفول، راسته صنعتگران
هویت فرهنگی به عنوان عاملی جهتدهنده، موجب پیدایش شیوههای منحصر به فردی در معماری سنتی شهرهایی نظیر دزفول بوده است. در این میان معماری بازارها، به عنوان کانون فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی شهرهای ایران، به شدت تحت تأثیر فرهنگ عامه بوده است. از طرفی صنعتگران بسیاری (مانند مسگران، آهنگران و نجاران) از دیرباز در بازارهای سنتی ایران مشغول به فعالیت بوده که نوع کار آنها موجب تولید ذرات معلق در هوا و ایجاد تنشهای گرمایی میشد. همین امر استفاده از سیستمهای مؤثر و کارای تهویه را ضروری میسازد. این پژوهش اثرات الزامات فرهنگی مردم در معماری بازار قدیم دزفول را بر روشهای بومی تهویه طبیعی بررسی میکند. به عبارت دیگر این سوال مطرح است که روشهای بومی تهویه طبیعی در بازار قدیم دزفول چگونه تحت تأثیر الزامات فرهنگی ـ هویتی مردم سنتی، اجرا میشده است. روش تحقیق در این پژوهش، با توجه به ماهیت بینرشتهای آن، یک روش ترکیبی است : در مرحلة اول با استفاده از یک راهبرد تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار شناسایی و متغیرهای وابسته توسط دستگاههای دقیق دیجیتال اندازهگیری شد. سپس دادهها با استفاده از راهبرد شبیهسازی مورد تحلیل قرار گرفت. شبیهسازی در این پژوهش با روش CFD) Gambit و Fluent) صورت پذیرفت؛ ابتدا روایی برنامهها با تطبیق شواهد تجربی و شبیهسازیها به اثبات رسید سپس اقدام به تجزیه و تحلیل دادهها شد. نتایج نشان می دهد جریان هوای داخل تحت تأثیر الزامات هویتی معماری بازار قرار دارد. با این حال برقراری این جریان در تمامی فضاهای داخلی منجر به تخلیه مؤثر هوای آلوده از فضاهای داخلی میشود.
http://www.bagh-sj.com/article_2692_c89e3c7913889b69e52cf5d6edc39e6b.pdf
2013-03-01
39
46
هویت فرهنگی
تهویه طبیعی
بازار قدیم دزفول
معماری بومی
امید
رهایی
omid_r@iust.ac.ir
1
دکتری معماری، استادیار دانشکده معماری، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران.
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رویکردها و روشها در زیباییشناسی شهری
هدف اصلی از این مقاله معرفی رویکردهای متفاوت در زیباییشناسی شهری و شیوههای متفاوت انجام آن می باشد. روش انجام تحقیق در این نوشتار براساس روش تحلیلی و مقایسه تطبیقی نظرات مختلف در حوزه زیباییشناسی شهری و تکنیکهای انجام آن است. براساس مطالعات صورت گرفته، در این تحقیق زیباییشناسی شهری براساس چهار رویکرد عمده کالبدی، روانشناسانه، کارشناسانه و مردممحور مورد بررسی قرار گرفت که متناسب با هرکدام از این رویکردها، روشهای مختلف انجام آنها نیز ارایه میشود. رویکرد کالبدی و کارشناسانه که به لحاظ ماهیتی تا حد زیادی شبیه هم هستند در میان شیوههای مدیریتی رایج بوده و میتوان آنها را برای تبدیل ویژگیهای فیزیکی مناظر شهری به پارامترهای طراحی به کار برد. رویکرد روانشناسانه و مردممحور را که نیز به لحاظ ماهیتی همانند هم هستند و در پروژههای تحقیقاتی پایه رواج دارند را میتوان در درک دیدگاههای مردم نسبت به مسایل زیباشناختی به کار برد و از نتایج آنها در تصمیمگیریها، برنامهریزیها و طراحی شهر کمک جست. روشهای ارزیابی مربوط به این چهار رویکرد در دو دسته عمده روشهای کارشناسمحور (شامل فهرستهای توصیفی، فهرستهای غیرکمی و فهرستهای کمی) و روشهای مردم محور (شامل روشهای غیرکمی، کمی و روش مؤلفهای) مورد بررسی قرار گرفتهاند. بر اساس روشهای ذکر شده برای انجام ارزیابیهای زیباشناسانه، فنون ارزیابی و ابزار آن نیز ارایه شده است. در بخش مربوط به فنون و ابزار ارزیابی، مطالعات گستردهای در مورد تحقیقات انجام گرفته در مورد مسائل زیباشناسی شهری انجام شده است و فنونی که در این تحقیقات استفاده شده است، به صورتی منظم دستهبندی شده است. فنون مورد اشاره در این مقاله به طور کلی شامل فنون مستقیم و فنون غیر مستقیم در ارزیابیهاست که متناسب با رویکردهای چهارگانه ذکر شده در این نوشتار می باشند. این مقاله به طور کلی، چارچوبی را جهت انجام پژوهش های بعدی که قرار است در مورد مباحث زیباشناسی در شهر انجام گیرد را مورد حمایت قرار می دهد و به محققان کمک می نماید تا رویکرد و روشی درست را در انجام تحقیقاتی از این دست را به انجام برسانند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد جهت انجام بررسی های زیباییشناسی شهری نیاز است که رویکردهای مردممحور و روانشناسانه به عنوان بستر اصلی در زیباییشناسی و رویکردهای کالبدی و کارشناسمحور به عنوان مکمل رویکردهای مردممحور و روانشناسانه مورد استفاده قرار گیرد.
http://www.bagh-sj.com/article_2693_574cbbdaaa88f2f812766e00c9685821.pdf
2013-03-01
47
56
زیباییشناسی شهری
رویکرد کالبدی
رویکرد روانشناسانه
رویکرد کارشناسمحور
رویکرد مردممحور
مهرداد
کریمی مشاور
mkmoshaver@yahoo.com
1
دکتری معماری، استادیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان.
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پایداری اندامهای معماری ایرانی در گذار از دوران اسلامی
در زمینههای متفاوتی مورد ارزیابی که بررسی قرار گرفته و معماری به عنوان کالبدی برای زندگی انسان میتواند یکی از مهمترین زمینههای بروز آن باشد. معماری ایران که یکی از غنیترین نمونههای معماری بومی با دستاوردهای فرمی و نیارشی قابل ذکر در جهان است، در گذر از دوران اسلامی به یکی از نمونههای موفق معماری مفهومی، معناگرا و عرفانی بدل شد. در عین حال تأثیر کالبد و فرم معماری به عنوان ظرف مکانی که معلولی از فرهنگ جامعه است در بازنمایی این مفاهیم و معانی تأثیر بسزایی دارد. در دوران اولیه ورود اسلام به ایران، شرایط سیاسی و اجتماعی از سویی و الگوی جدید جهانبینی که اسلام به ارمغان آورده بود از سوی دیگر باعث شد تا فرمهایی از معماری به خصوص در مساجد ایران شکل بگیرد که با کالبد معماری ایران تناسب چندانی نداشت، لذا در برهههای زمانی و شرایط مناسب به تدریج این کالبد تغییر شکل یافت و جای خود را به فرمهای آشنا و تجربهشده واگذارد. این پژوهش بر آن است تا با محوریت قرار دادن عامل فرهنگ و معماری در این دوره گذار، تأثیر آن را در استفاده مجدد از سه اندام معماری ایرانی یعنی گنبدخانه، ایوان و میانسرا، که به ترتیب نمونههایی از فضاهای بسته، نیمهباز و باز هستند، و در قالب معرفی و بررسی اندامها در ابنیه قبل و بعد از اسلام، رهیافتی بر دلایل پایداری آنها پیدا کند.
http://www.bagh-sj.com/article_2694_4089ccb5588ec86d1b373d6b4a18824c.pdf
2013-03-01
57
68
گنبدخانه
ایوان
میانسرا
پایداری
معماری اسلامی
حسن
نظیف
nazif@ut.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پژوهشی در باب ارتقای اعتبار علمی نقدهای معماری تکنیکی برای استخراج معنای جامع اثر معماری
هر اثر هنری و به تبع معماری به عنوان یک هنر، واجد وجوه معنایی متنوعی است که مخاطب برخی از این وجوه را در قالب یک ادراک واحد دریافت میکند. مخاطب هنگام مواجهه با اثر تنها وجوهی را درک میکند که جهان ادراکی وی اجازه دریافت آنها را میدهد. از سویی جهان ادراکی اشخاص خاص آنها و در میان افراد متفاوت است. این امر سبب میشود دریافتهای مخاطبین (و از جمله منتقدین) در بسیاری وجوه معنایی اثری واحد، گاهی بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. این تفاوت میتواند اعتبار بحث نقادانه را کمرنگ کند. بنابراین کشف معنایی جامع که اولاً فراتر از جهان ادراکی شخص منتقد باشد و حداکثر وجوه معنایی اثر را شامل شود و ثانیاً صحت آن مورد توافق طرفین بحث باشد برای افزایش اعتبار نقدهای معماری ضروری است. در این راستا پرسشهایی در رابطه با این معنای جامع بدین صورت مطرح میشود : چگونه میتوان به معنای عقلی جامع دست یافت که وسعت معنایی بیشتری از ادراکات شخصی داشته باشد؟ معنای مذکور چگونه میتواند مورد توافق مجموعه مخاطبان اثر معماری واقع شود؟ فرضیهای که در این تحقیق مطرح میشود چنین است : معنای جامع یک اثر معماری را میتوان در قالب مجموعهای از صفات با بعد معنایی معینتر و محدودتر ارایه کرد به گونهای که بر کلیت ادراک حسی اثر منطبق باشد. این تحقیق پس از آزمون فرضیه مذکور صحت آن را تأیید میکند. به این معنا که برای امکان یک نقد معماری با اعتبار علمی بالاتر، میتوان معنای یک اثر معماری را در قالب مجموعه صفات معین بیان کرد. که از نظرات جامعه مخاطب استخراج شده است، این مجموعه صفات بر ادراک حسی فراگیر از آن اثر منطبق است.
http://www.bagh-sj.com/article_2695_ae2a54a2ff298c1a278bcecc4f3a8c76.pdf
2013-03-01
69
78
نقد معماری
معنای جامع
ادراک عقلی
ادراک حسی
مخاطب
مهدی
عباسی
mimein2000@gmail.com
1
کارشناس ارشد معماری. مدرس بخش معماری موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
راهبردهای ساماندهی بافت فرسودة محله قیطریه با استفاده از روش QSPM
اولویتبندی استراتژیهای مؤثر به لحاظ میزان اثربخشی مفروض در زمان، تحلیل موقعیت و انتخاب استراتژی بهینه، مسیر روشنتر و سادهتری را برای اجرای پیشنهادات و انجام اقدامات مؤثر فراهم میسازد. از این رو در تحقیق حاضر برای ساماندهی بافت فرسوده قیطریه از ماتریس برنامهریزی راهبردهای کمی استفاده شد. بافت فرسوده قیطریه در شمال تهران واقع شده، اما به لحاظ برخی شاخصهای اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی دارای شاخصهای پایین بوده و عدم توازن فضایی میان این بافت و بافت حوزه فراگیر آن مشهود است. هدف از این پژوهش تدوین راهبردهایی با اولویت زمانی جهت تسریع در ساماندهی این بافت است. برای این منظور گردآوری دادهها به روش کتابخانهای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری و تهیه پرسشنامه در قالب روش دلفی صورت گرفته است. سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامهریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شد. یافتههای تحقیق نشان داد که راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی، مشارکت مدنی، ایجاد فضاهای فراغتی و عمومی، به کارگیری فنآوری و روشهای نوین، سیمای بصری و پیادهراهها و برنامههای کنترلی کاهش آسیبهای اجتماعی حاصل از فرآیند برنامهریزی راهبردی کمی، که نتایج این برنامهریزی بر مبنای کیفیت اطلاعات در مرحله ورودی و مقایسهای برنامهریزی راهبردی شکل گرفته است، به عنوان اولویتدارترین راهبردها جهت ساماندهی بافت فرسوده محله قیطریه مشخص شدند.
http://www.bagh-sj.com/article_2699_43fd0ea7c46293cd788ca7d554ea8e73.pdf
2013-03-01
79
90
ساماندهی
بافت فرسوده
برنامهریزی راهبردهای کمی
قیطریه
تهران
علی
حسینی
a.hosseini@ut.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
احمد
پوراحمد
apoura@ut.ac.ir
2
دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران.
AUTHOR
حسین
حاتمی نژاد
hataminejad@ut.ac.ir
3
دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران.
AUTHOR
حسن
رضایی نیا
h.rezaeinia@ut.ac.ir
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نوسازی بافتهای فرسوده و ضرورت تغییر نگرش در تهیه و اجرای طرحهای جامع و تفصیلی (نمونه موردی : شهر اصفهان)
امروزه رویکرد جهانی به طرحهای توسعة شهری، رویکرد مسلهمحور برایحل مسایل شهری است وبدون شک بافتهای فرسودة شهر اصفهان یکی ازمسایل اساسی ومهم این شهر است وشناخت وتحلیل این مسئله و ارایة راهکار در این زمینه، اصولاً از نتایج مورد انتظار طرحهای توسعة شهری است. در این مقاله ابتدا با روش کتابخانهای مختصری به بررسی طرحهای توسعة شهری در ایران و مقایسة آن با طرحهای توسعة شهری کشورهای توسعهیافته پرداخته شده، سپس از طریق مطالعة مدارک، اسناد و نقشههای طرح تجدیدنظر در طرح جامع (مصوب سال 1367)، و طرح تفصیلی شهر اصفهان (مصوب سال 1375) و طرح بازنگری در طرح تفصیلی شهر اصفهان (1390) با روش مقایسهای، میزان تحققپذیری طرح تفصیلی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با بررسی میزان پروانههای ساختمانی صادرشده توسط شهرداری اصفهان در محدودة بافتهای فرسودة این شهر در سالهای 1386 تا 9ماهة سال 1390، میزان نوسازی بافتهای فرسوده در این مدت تعیین شده است. سرانجام ازطریق تحلیل آمار بهدست آمده و با بررسی شرح خدمات انجام مطالعات وتهیه طرح بازنگری درطرح تفصیلی شهراصفهان، مشخص میشود کهطرحهای جامع و به تبع آن طرحهای تفصیلی شهر اصفهان، در زمینة نوسازی بافتهای فرسودة این شهر ناکارآمد بوده و صرفاً درحد معرفی پهنههای نیازمند طرحهای ویژة نوسازی و بهسازی و تثبیت وضع موجود اقدام کرده است. در خاتمه بر چهار موضوع شامل "ظرفیتسازی وسرمایة اجتماعی"،"مفهوم فرآیند در تهیه و اجرای طرحهای توسعة شهری"، "مدیران شهری و تحققپذیری طرحهای توسعة شهری" و"انجام مطالعات و تهیة طرحهای ویژة نوسازی" جهت برونرفت از وضعیت فعلی و در راستای تحققپذیری طرحهای توسعة شهری و نوسازی بافتهای فرسوده تأکید شده است.
http://www.bagh-sj.com/article_2700_2c26f51301f37cd3a647876fc433a9fc.pdf
2013-03-01
91
104
بافت فرسوده
تحققپذیری
طرحجامع
طرحتفصیلی
مسعود
شفیعی دستجردی
masoud.shafie.da@gmail.com
1
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دولت آباد، گروه معماری. اصفهان. ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازشناسی مفهوم «راه» از دیدگاه یک جهانِ زبانیـ فرهنگی با تأکید بر واژههای حوزة معناییِ «فضاهای ارتباطی» در زبان فارسی
زبان به عنوان یکی از نظامهای نشانهای از یک سو رو به فرهنگ دارد و از سوی دیگر رو به جهانِ مردمی که در آن جامعة زبانی زندگی میکنند. بنابراین یکی از روشهایی که میتوانیم به ریشه، عمق فرهنگ و جهانِ مردم یک جامعة خاص پیببریم، مراجعه به زبان آنها در چارچوب نشانهشناسی فرهنگی است. نیازهای جدید و رشد سریع علوم و فنون، باعث ورود یکبارة نظریهها و عناصر کالبدی بسیاری به حوزة شهرسازی شده است. در این ارتباط دو سهلانگاری عمده صورت گرفت؛ یکی فراموشی میراث غنی و سرمایهای که از گذشته به ما رسیده و دیگر عدم برنامهریزی قابل قبول برای تحولات جدید و تنها واردکننده بودن که گاه حتی منجر به کژفهمی در درک و بهکارگیری عناصر ذهنی و عینیِ وارداتی شده است. هدف این پژوهش، کنکاشی در میراث غنی فرهنگ ایرانی و اثبات فرضیة خاص بودن مفاهیم در این فرهنگ، از طریق بررسی واژههای زبان فارسی برای حوزة معنایی "فضاهای ارتباطی" است؛ تا مفاهیم موجود در مورد این پدیده را پیدا کرده و آنها را (چه از لحاظ کالبدی و چه زبانی ـ فرهنگی) با درک کلیتشان در نظام نشانهای غنا بخشد و بستر مناسبی برای بهکارگیری در آینده فراهم آورد. بدین منظور از نظریههای موجود در علم نشانهشناسی و بهویژه زبانشناسی برای نشاندادن چگونگی این رابطه کمک گرفته شده است شیوة مورد استفادة این پژوهش را میتوان در حوزة پدیدارشناسی و از نظر روششناسی در چارچوب تحلیل محتوا دانست. براساس یافتههای پژوهش، در زبان فارسی واژههای بسیاری برای اشاره به حوزة معنایی فضاهای ارتباطی استفاده میشود که به ابعاد و جنبههای گوناگونی اشاره دارد. این مفاهیم به شش دسته قابل تقسیم است. مفاهیم جدید و امروزی میتوانند با توجه به این الگوها بومیسازی شوند و مورد استفاده قرار گیرند.
http://www.bagh-sj.com/article_2701_fd06c1419ff2355cafdfecd54e571ad0.pdf
2013-03-01
105
116
نشانهشناسی
فرهنگ
زبان
معنیشناسی
راه
حوزة معنایی
ناصر
براتی
nasserbarati1955@yahoo.com
1
دکتری شهرسازی، استادیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین
LEAD_AUTHOR
فرزاد
زرین قلم
farzad.zar@gmail.com
2
AUTHOR