ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه فرم و کاربرد صراحی هایی موسوم به اشکدان در مجموعه موزه متروپولیتن
بیان مسئله: شیشهگری سنتی ایران در دوره صفوی پس از چند دهه رکود با کمک شیشهگران ونیزی که توسط شاهعباس به ایران دعوت شده بودند، مجدداً احیا میشود. اشکدانهای شیشه مجموعه صراحیهای هستند که نمونههای ساخته شده آنها در دوره قاجار در اغلب موزههای جهان به عنوان شاخصه شیشه ایرانی شناخته میشود. موزه متروپولیتن مجموعه ارزشمندی از این نوع صراحی (اشکدان) متعلق به دوره قاجار را در اختیار دارد که در این مقاله به بررسی فرم و کاربرد این مجموعه پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف این مقاله مطالعه فرم و کاربرد اشکدانهای موزه متروپولیتن به منظور چیستی و چرایی ساخت آن، با طرح این پرسش است که فرم صراحیهای موسوم به اشکدان چه کاربردی داشته و چگونه و از چه دورهای در هنر شیشه ایرانی متداول شده است؟ و به بیان این فرضیه میپردازد که فرم اشکدان از دوره صفوی با ورود شیشهگران ونیزی و تأثیر آنها بر شیشه ایرانی شکل گرفته و کاربرد آن با گذر زمان، متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی هر دوره صورتهای متفاوتی به خود میگیرد.روش پژوهش: این مقاله از نظر راهبرد از نوع کیفی و از لحاظ هدف، کاربردی است که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و دادههای حاصل از مطالعات میدانی و مشاهدات عمیق نگارندگان به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه مجموعه صراحیهای موسوم به اشکدان متعلق به دوره قاجار است که ده نمونه از اشکدانهای موجود در موزه متروپولیتن به روش نمونهگیری غیراحتمالی وضعی (ترجیحی) انتخاب شده است.نتیجهگیری: در نتایج حاصل از این پژوهش در پاسخ به چیستی اشکدانها دریافت میشود که کاربرد این آثار با عنوانی که براساس فرم بدان اطلاق شده است مناسبت چندانی ندارند. ساخت صراحیهای گردن قو با اقتباس از نمونههای غربی وارداتی و با کاربرد ظرف نگهداری شراب، گلاب و گل متداول میشود که از دوره قاجار با عنوان اشکدان با کاربرد تزیین از شاخصترین آثار هنر شیشه ایرانی در جهان مورد توجه قرار میگیرد. فرضیه طرحشده مبتنی بر تأثیر شیشهگران ونیزی بر هنر شیشه ایرانی در این پژوهش صحیح است. فرم گردن و دهانه اشکدانها تحت تأثیر آموزه شیشهگران ونیزی ملهم از کاترولفهای رومی بوده و براساس توصیفات موجود از دوره صفوی متداول شده است. نمونههای موجود در اغلب موزههای جهان و به خصوص در موزه متروپولیتن متعلق به دوره قاجار است.
http://www.bagh-sj.com/article_140737_ec6fa3fddee8163ee6d010154938c1a7.pdf
2021-12-22
5
16
10.22034/bagh.2021.247039.4656
"صراحی"
"اشکدان"
"بطری های گردن قو"
"اشکدان های قاجار"
"شیشه قاجار"
عباس
کریمی
a.karimi@tabriziau.ac.ir
1
مربی، دانشکده هنرهای صناعی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.
AUTHOR
آرزو
خانپور
a.khanpour@tabriziau.ac.ir
2
استادیار، دانشکده هنرهای صناعی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.
LEAD_AUTHOR
پوپ، آرتر آپم و اکرمن، فیلیپس. (1387). سیری در هنر ایران از دوران پیش از تاریخ تا امروز (ترجمه نجف دریابندری). ج. 6. تهران: علمی و فرهنگی.
1
شاردن، ژان. (1336). سیاحتنامه شاردن (ترجمه محمد عباسی). ج. 4. تهران: مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.
2
علی اکبرزاده کرد مهینی، هلن. (1373). شیشه؛ مجموعه مرز بازرگان. تهران: موزه ملی ایران.
3
فریه، ر. دبلیو. (1374). هنرهای ایران (ترجمه پرویز مرزبان). تهران: فرزان.
4
فوکایی، شینجی. (1371). شیشه ایرانی (ترجمه آرمان شیشهگر). تهران: میراث فرهنگی.
5
گلداشتاین، سیدنی. ام. (1387). کارهای شیشه. تهران: کارنگ.
6
وولف، هانس. (1388). صنایع دستی کهن ایران (ترجمه سیروس ابراهیمزاده). تهران: علمی و فرهنگی.
7
هدایت، صادق. (1358). توپ مرواری. پاریس: ژنو.
8
Alkhemir, S. (2014). Light in art and science from the Islamic world. USA: Ediciones El Viso America.
9
Carboni, S., Lynn, M. D., Goldstein, S., Knudsen, S. & Page, J. (2006). The art of glass. London: Toledo museum of art.
10
Charleston, R. J., Fisher, J. E., & Michael, J. (1990). Masterpieces of glass: a world history from the Corning Museum of Glass. NY: HN Abrams.
11
Ekhtiar, M. (2011). Masterpieces from the Department of Islamic art in the Metropolitan Museum of Art. Metropolitan Museum of Art.
12
FAÇON DE VENISE (n.d.). Retrived from https://www.cmog.org/glass-dictionary/fa-de-venise.
13
Jenkins, M. (1986). Islamic Glass: A Brief History. The Metropolitan Museum of Art Bulletin, 44(2).
14
Mariacher, G. (1959). Le verre. Geneve: Pierre Tisné.
15
Page, J.A., Carboni, S. & Alcorn, E. (2006). The Art of Glass: Toledo Museum of Art. Toledo, Ohio and London.
16
Ruth Hurst, V. (1975). Glass. London: connoisseur.
17
Tait, H. (1991). Five thousand years of Glass. London: British Museum.
18
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر ادیان هندی ( هندوئیسم، بودیسم و جینیسم) بر نقوش تزئینات معماری نیشابور در قرون دو تا چهار هجری
بیان مسئله: باگذشت بیش از نیم قرن از انتشار حفریات نیشابور توسط ویلکینسن، بهرغم مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته، هنوز نقاط ابهام زیادی در مورد چیستی و سرچشمههای برخی از نقوش باقی مانده است. برخی ریشههای ساسانی و همچنین تأثیرات از نقوش سامرا در طی تحقیقات گذشته روشن شده است. با این حال این مطالعات کمک چندانی به فهم برخی نقوش، که تفاوتی آشکار با سایر نقوش شناختهشده در چهار قرن نخستین اسلامی دارد، نکرده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر در صدد ارائه راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام است.روش پژوهش: این پژوهش سعی دارد با روش تاریخی، توصیفی - تحلیلی تصویر جدیدی از تحلیل نقوش نیشابور ارائه کند تا از این طریق راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام ارائه دهد.نتیجهگیری: به نظر میرسد سمبلها، نشانههای آیین جین، بودیسم و هندوئیسم یکی از ارکان نقوش نیشابور بوده است. این سمبلها و نشانهها از طریق عواملی همچون بردگان و اسیران هندو، روابط بازرگانی و جاده ابریشم، جنگها و ارتباط حکام مسلمان با ادیان هندی و همچنین همزیستی اسلام و ادیان هند به نقوش نیشابور راه یافتهاند.
http://www.bagh-sj.com/article_140738_f73a34bf5751196acdfae4c278b58378.pdf
2021-12-22
17
28
10.22034/bagh.2021.244113.4636
نیشابور
تزیینات معماری
قرون نخستین اسلامی
کانون جدید
ادیان هندی
فرزاد
شفیعی فر
fshafieefar@gmail.com
1
دانشجوی دکتری تاریخ تحلیلی- تطبیقی هنر اسلامی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
AUTHOR
خشایار
قاضی زاده
khashayarghazizadeh@yahoo.com
2
استادیار گروه هنر اسلامی، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
حبیباله
صادقی
hasadeghi@shahed.ac.ir
3
استادیار گروه نقاشی، دانشکدة هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
AUTHOR
امیر حسین
صالحی
amirhossein.salehi@semnan.ac.ir
4
استادیار گروه مرمت و احیای بناهای تاریخی، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
AUTHOR
ابن حوقل، ابوالقاسم محمد. (1366). سفرنامه ابن حوقل (ترجمه و توضیح دکتر جعفر شعار). تهران: امیرکبیر.
1
اشپولر، برتولد. (1391). تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی (ترجمه مریم میراحمد). تهران: علمی و فرهنگی.
2
باسورث، کلیفورد، ادموند. (1360). از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان (ترجمه حسن انوشه). در تاریخ ایران کمبریج (گردآوری جی. آ. بویل). تهران: امیرکبیر.
3
باسورث، ادموند کلیفورد. (1372). تاریخ غزنویان (ترجمه حسن انوشه). تهران: امیرکبیر.
4
بینا. (1363). حدود العالم من المشرق الی المغرب (به کوشش منوچهر ستوده). تهران: کتابخانه طهوری.
5
خواجه نظام الملک، ابوعلی حسن بن علی. (1344). سیاست نامه (به کوشش مرتضی مدرسی چهاردهی). تهران: کتابفروشی زوّار.
6
شعبان، محمد عبدالحی محمد. (1386). فراهم آمدن زمینههای سیاسی و اجتماعی نهضت عباسیان در خراسان (ترجمة دکتر پروین ترکمنی آذر). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
7
شوالیه، ژان ژاک و گربران، آلن. (1379) فرهنگ نمادها: اساطیر، رویاها، رسوم و ... (ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی). تهران: جیحون.
8
عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار. (1368). قابوسنامه (به اهتمام غلامحسین یوسفی). تهران: علمی و فرهنگی.
9
فرای، ریچارد نلسون. (1363). از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان (ترجمه حسن انوشه). در تاریخ ایران کمبریج (گردآوری: جی. آ. بویل). تهران: امیرکبیر.
10
کریستن سن، آرتور. (1378). ایران در زمان ساسانیان (ترجمه رشید یاسمی). تهران: دنیای کتاب.
11
گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن الضحاک بن محمود. (1347). زین الاخبار (به سعی و اهتمام و تصحیح محمد ناظم). برلین: ایرانشهر.
12
لباف خانیکی، میثم. (1391). برهمکنشهای سیاسی- اقتصادی شهر نیشابور با زیستگاههای اقماریاش در دوره ساسانی. مطالعات باستانشناسی، 4(1)، 571-202.
13
لباف خانیکی، میثم. (1393). تأثیرات متقابل نیشابور و راه ابریشم در دوره ساسانی. مطالعات باستانشناسی، (6)1، 87-97.
14
النّرشخی، ابوبکر محمّد بن جعفر. (1351). تاریخ بخارا (ترجمه ابونصر احمد بن محمّد بن نصر القبادی، تلخیص محمّد بن زفر بن عمر، تصحیح مدرس رضوی). تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
15
Aryan, K. C. (1981). Basis of Decorative Element in Indian Art. Delhi: Rekha Parkashan.
16
Dimand, M. S. (1954). A handbook of Muhammadan art. New York: Metropolitan Museum of Art.
17
Editors of Hinduism Today Magazine. (2007).What is Hinduism? Modern Adventures Into a Profound Global Faith, Bodhinatha Veylanswami. Himalayan Academy Publications.
18
Ettinghausen, R. & Grabar, O. (1988). The Art and Architecture of Islam. London: Penguin.
19
Finster, B. (1994). Fruhe iranische Moscheen vom Beginn des Islam bis zur Zeit salguqischer Herrschaft. Berlin: Reimer, B.
20
Flood, B. F. (2016). Animal, Vegetal, and Mineral: Ambiguity and Efficacy in the Nishapur Wall Painting. Representation, 1(133), 20-58.
21
Jabir Raza, S. (2010-2011). Hindus under the Ghaznavids. Proceedings of the Indian History, (71), 213-225.
22
Klostermaier, K. K. (1998). A Concise Encyclopedia of Hinduism. Oxford: Oneworld.
23
O’Kane, B. (1993). Rock Faces and Rock Figures in Persian Painting. Islamic Art, (4), 46-219.
24
Wilkinson, Ch. K. (1987). Nishapur: some early Islamic buildings and their decoration. New York: Metropolitan Museum of Art.
25
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکسهای سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریههای نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری
بیان مسئله: با اهمیتیافتن عکاسی فیلم بهعنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخههای عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکسهای «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکسهای «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیرة اولیس»، مسئلة هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکسهای سینمایی بیابد.
هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحلة پیشتولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار میآیند.
روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و دادههای آن به دو شیوة کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگانهای رسانهای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه میشود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک میکند که درک عمیقتری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود.
نتیجهگیری: به دلیل خصلتهای روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کردهاند. همچنین از مقایسة عکسهای آنها میتوان نتیجه گرفت که عکسها دارای درونمایه و خصلتهایی مشابه با گونة مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی میکردند گرایش دارند.
http://www.bagh-sj.com/article_140739_6f3899a6e38a12c41db52c9e39aa544d.pdf
2021-12-22
29
40
10.22034/bagh.2021.253280.4693
عکاسی فیلم
جاسم غضبانپور
جوزف کودلکا
رمزگان رسانهای
نقد تکوینی
امین
علی کردی
amin.alikordi@gmail.com
1
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکدة هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
AUTHOR
محسن
مراثی
marasy@shahed.ac.ir
2
گروه پژوهش هنر، دانشکدة هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
احمدی، بابک. (1385). از نشانههای تصویری تا متن؛ به سوی نشانهشناسی ارتباط دیداری. تهران: مرکز.
1
استم، رابرت. (1383). مقدمهای بر نظریة فیلم (ترجمة احسان نوروزی). تهران: سورة مهر.
2
امامی، حسام (مترجم). (1398). ژوزف کودلکا و نگاه خیرة اولیس. تاریخ مراجعه: 05/03/1399، قابل دسترس در: /ژوزف-کودلکا-و-نگاه-خیرهی-اولیس/https://www.aftabnetdaily.ir
3
بهارلو، عباس. (1385). عکاسی در سینمای ایران. عکسنامه، 9(21)، 1-13.
4
بیدختی، محمدعلی؛ آیتاللهی، حبیبالله؛ عالمی، اکبر و نامور مطلق، بهمن. (1390). نقد تکوینی عکس (بررسی امکان و شیوة کاربرد نقد تکوینی در عکاسی). هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 2(44)، 59-70.
5
تادیه، ژان ایو. (1378). نقد ادبی در قرن بیستم (ترجمة مهشید نونهالی). تهران: نیلوفر.
6
چندلر، دانیل. (1394). مبانی نشانهشناسی (ترجمة مهدی پارسا). تهران: سورة مهر.
7
غضبانپور، جاسم. (1395). زندگی و دیگر هیچ. تهران: تیس.
8
غضبانپور، جاسم. (1398). مصاحبة حضوری (در تاریخ 17 مهر 1398).
9
فیسک، جان. (1386). فرهنگ تلویزیون (ترجمة مژگان برومند). فصلنامة ارغنون، (19)، 125-142.
10
کلارک، گراهام. (1393). عکس (ترجمة حسن خوبدل و زیبا مغربی). تهران: شورآفرین.
11
کمپنی، دیوید. (1395). عکاسی و سینما (ترجمة محسن بایرام نژاد). تهران: مرکز.
12
مسبوق، علیرضا. (1393). کولیهای غریب و کودلکای غربتی. چیدمان، 3(7)، 46-49.
13
مقیمنژاد، مهدی. (1393). عکاسی و نظریه. تهران: سورة مهر.
14
نامور مطلق، بهمن و اسداللهی، اللهشکر. (1388). نقد تکوینی. تهران: علمی و فرهنگی.
15
Koudelka, J. (1995). Periplanissis: Following of Ulysses Gaze. Thessaloniki: Thessaloniki Filmfestival.
16
Lebrave, J. L. (1992). La critique génétique, in La Revue. Genesis, (1), 33-72.
17
Ned Scott Hollywood Overview (n.d.). Retrieved at 2020/06/01, from https://www.thenedscottarchive.com/hollywood/ned-scott-hollywood-overview.html
18
ORIGINAL_ARTICLE
سقاخانه اردبیل - مسجد سلیمان شاه در گذر زمان
بیان مسئله: مکانهای آیینی ایران در اثر تغییر و تحولات سیاسی-اجتماعی، اقدامات تجددگرایانه و بازسازیهای حساب نشده، دچار تحریف در بیان هویت و نیز انحراف در راستای فکری تأثیرگذارنده برای ساخت بنا شدهاند. به طوریکه در برخی نمونههای مطالعاتی حتی با ظهور بازتعریفی جدید، اصل موضوع دچار آلودگی مفاهیم شده و به مرور زمان آن مفاهیم تغییریافته جایگزین بنیانهای اعتقادی اصیل شدهاند. شهر اردبیل به لحاظ تجربة تاریخی، سیاسی و آیینی کهن نشانههایی از این هویتهای تغییریافته را به صورت نهان و آشکار در خود دارد. عبادتگاه سقاخانه در این شهر به علت همعصری زمان احداث آن با پایهگذاری حکومت شاه اسماعیل صفوی که دورة عطف و تغییر اعتقادی در سرزمین ایران محسوب میشود و نیز به لحاظ جایگاه مکانی بنا که با مجموعة تاریخی بقعه شیخ صفیالدین همجوار انتخاب شده، قابلیت بالقوهای برای بررسی چگونگی احداث و مطالعة ویژگیهای محیطی پیرامون بنا را داشت.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیر آیینها و کهنالگوهای تاریخی جهت تصمیمگیری برای انتخاب موقعیت بنای عبادتگاهها، اقدام به مطالعه موضوع کرد.روش پژوهش: رویکرد مطالعه در این پژوهش از نوع کیفی و چهارچوب آن در قالب توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و جمعآوری اطلاعات با شیوة کتابخانهای به همراه تحقیق میدانی انجام شده است. این تحقیقات بهصورت انجام مصاحبههای حضوری از افراد محلی که مطلع به تاریخ و گذشته مکان موردنظر بودند، صورت گرفت. در این پژوهش، فرضیه بر این مبنا استوار بود که انتخاب محل احداث معابد تحت تأثیرات اعتقادات کهن یعنی باورها و آیینهای پیش از زرتشت که به حضور عناصر طبیعی مانند آب و درخت در جوار پرستشگاهها تأکید و تکیه دارد.نتیجهگیری: نتایج به دستآمده نشان داد که الگوهای مفروض برای احداث بناهای عبادی در آیین مهر و آناهیتا، انطباق با معیارهای محیطی و ظاهری بنای عبادتگاه سقاخانه را داراست.
http://www.bagh-sj.com/article_140740_6364193f73904008ffa4a1a40494467f.pdf
2021-12-22
41
48
10.22034/bagh.2021.283919.4872
سقاخانة اردبیل
مجموعة شیخ صفیالدین
آیین و باور
آناهیتا
اماکن مقدس
شهره
جوادی
shjavadi@ut.ac.ir
1
استادیار گروه مطالعات عالی هنر،پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
AUTHOR
رضوان
قلیزاده طیار
rezvan_tayyar@yahoo.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
ابیزاده، یوسف و جدی، منصور. (1398). مصاحبهای دربارة تاریخچة عبادتگاه سقاخانه (مسجد سلیمانشاه) در اردبیل. گردآوری و تدوین: جمشید قلیزاده طیار. اردبیل.
1
بهار، مهرداد. (1377). از اسطوره تا تاریخ. تهران: نشر چشمه.
2
جوادی، شهره. (1386). اماکن مقدس در ارتباط با طبیعت (آب، درخت، کوه). باغ نظر، 4 (8)، 12-22.
3
جوادی، شهره و ملاصالحی، حکمتاله. (1396). نقدی بر اماکن مذهبی-آیینی ایران با تکیه بر پیشینة تاریخی آن. هنر و تمدن شرق، 5 (16)، 23-32.
4
جوادی، شهره. (1392). بازخوانی روایت باستانی آب و درخت در دوران اسلامی ایران. هنر و تمدن شرق، 1(1)،43-50.
5
جوادی، شهره. (1398). مصاحبهای در خصوص رابطه دین و هنر. پردیس هنرهای زیبا، تهران: دانشگاه تهران.
6
رضازاده اردبیلی، مجتبی. (1400). مصاحبهای پیرامون مستندات معماری و شهرسازی در خصوص عبادتگاههای اطراف مجموعه بقعه شیخ صفیالدین در اردبیل. گردآوری و تدوین: رضوان قلیزاده طیار. پردیس هنرهای زیبا، تهران: دانشگاه تهران.
7
باباصفری، علی اصغر. (1370). اردبیل در گذرگاه تاریخ. (ج. 2). اردبیل: دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل.
8
مخلص، فرنوش؛ فرزین، احمدعلی و جوادی، شهره. (1392). مزار پیرمراد، منظر فرهنگی- آیینی شهرستان بانه. باغ نظر،10(24)، 27.
9
منصوری، سید امیر و جوادی، شهره. (1399). سه گانة منظر ایرانی. تهران: پژوهشکدة نظر.
10
یوسفی، حسن و گلمغانیزاده اصل، ملکه. (1390). روضه وحید آفاق: گذری در تاریخ و هنر بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی. اردبیل: یاوریان.
11
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل مسکن طبقۀ متوسط دورۀ پهلوی دوم براساس دستور زبان شکل (مطالعۀ موردی: محله نارمک و شهرک اکباتان تهران)
بیان مسئله: عرصههای اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد تحولات وسیعی در دوران پهلوی دوم بوده است. یکی از مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار در شکلگیری این تحولات، ورود مدرنیسم در نظام فکری جامعه و شکلگیری طبقه متوسط جدید در آن دوره است؛ بالطبع گونههای مسکن ظهور یافته این طبقه اجتماعی نیز در این دوره دستخوش تغییرات اساسی شد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن الگوبرداری از مسکن طبقه متوسط جدید پهلوی دوم، الگوهایی نوین جهت مسکن طبقه متوسط معاصر پیشنهاد نماید.هدف پژوهش: این پژوهش در صدد است با استفاده از دستور زبان شکل، که بر پایه به کارگیری معناشناسانه زبان شکل است، به قوانین حاکم بر کالبد گونههای مسکن طبقه متوسط جدید جامعه در دوره پهلوی دوم دست یابد و از این طریق، الگوهای طراحی متنوعی در مسکن اقشار متوسط امروز جامعه خلق نماید. در این راستا، کوی نارمک از دوره میانی و شهرک اکباتان از دوره پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با توجه به شاخصهای اجتماعی- فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت.روش پژوهش: اساس روش این تحقیق کیفی، تاریخی- تفسیری است؛ در ابتدای این تحقیق، طی یک بررسی تاریخنگارانه به تأثیر طبقات اجتماعی بر ساختار خانهها پرداخته شده است و سپس با روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد کالبدی- فضایی خانهها مورد بحث قرار گرفته است. روش تحلیل دادهها در این پژوهش، دستور زبان شکل است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مشاهده و بررسیهای میدانی، مطالعات کتابخانهای و اسنادی جمعآوری گردیده است.نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق، اجزاء خانههای این دوره تحت تأثیر تفکرات و معماری مدرن غرب بودهاند و در مقایسه با مسکن سنتی تهران دستخوش تحولات اساسی شدهاند. ریزفضاهای مسکن به حداقل کاهش یافته و از یک دستور زبان شکلی پایه پیروی میکنند: چگونگی قرارگیری فضاها در این خانهها براساس جانمایی یک عنصر پایه است. شکل پایه، فضاهای درهم (عرصههای نشیمن و ناهارخوری) در نظر گرفته شد و سپس سایر فضاها براساس مجموعهای از قوانین، به شکل پایه اضافه شد. در انتها براساس فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، با بهرهگیری از درخت تصمیمگیری، به خلق الگوهای متنوعی برای طراحی مسکن امروزی انجامید.
http://www.bagh-sj.com/article_140741_9de2bee34ffce10ed03a319bdde072a6.pdf
2021-12-22
49
64
10.22034/bagh.2021.239803.4608
دورۀ پهلوی دوم
طبقه متوسط
گونهشناسی مسکن
دستور زبان شکل
سارا
غلامی
saragholami.edu@yahoo.com
1
پژوهشگر دکتری، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
AUTHOR
جمال الدین
سهیلی
soheili@qiau.ac.ir
2
دانشیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
LEAD_AUTHOR
کمال
رهبری منش
pr.rahbari@yahoo.com
3
استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
AUTHOR
ادیبی، حسین. (1358). طبقه متوسط جدید در ایران. تهران: دانشکده علوم اجتماعی و تعاون دانشگاه تهران.
1
ازغندی، علیرضا. (1384). تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران. تهران: سمت.
2
اشرف، احمد و بنوعزیزی، علی. (1386). طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران (ترجمه سهیلا ترابی فارسانی). تهران: نیلوفر.
3
امینی، علی اکبر و ستوده، حسین. (1390). پایگاه طبقاتی برخی از روشنفکران در دوران پهلوی و برخورد آنان با اندیشههای مردم سالارانه. مجله سیاسی- اقتصادی، (285)، 96-107.
4
بانی مسعود، امیر. (1388). معماری معاصر ایران (در تکاپوی بین سنت و مدرنیته). تهران: هنر معماری قرن.
5
باور، سیروس. (1388). نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران. تهران: فضا.
6
بحرانی، محمدحسین. (1395). طبقه متوسط و تحولات سیاسی در ایران معاصر (1320- 1380) (پژوهشی در گفتمانهای سیاسی قشرهای میانی ایران). تهران: آگاه.
7
جانیپور، بهروز. (1379). سیر تحول معماری مسکن تهران در دوران پهلوی (پایاننامه منتشرنشده دکتری معماری). دانشکده معماری، دانشگاه تهران، ایران.
8
حائری، محمدرضا. (1388). خانه، فرهنگ، طبیعت (بررسی معماری خانههای تاریخی و معاصر به منظور تدوین فرایند و معیارهای طراحی خانه). تهران: مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
9
حسنپور، ناصر و سلطانزاده، حسین. (1395). عوامل پس زمینه تحولات معماری معاصر ایران در دوران پهلوی دوم و مقایسه تطبیقی آن با ترکیه. باغ نظر، 13(44)، 39-52.
10
حسنی، کیانوش و نوروز برازجانی، ویدا. (1397). الگوی نوین از دستور زبان شکل در معماری خانه امروز؛ نمونه موردی: خانههای مجموعهای قاجاری شهرهای تبریز و تهران. باغ نظر، 15(63)، 29-40.
11
حسنی، کیانوش؛ نوروز برازجانی، ویدا و نصیرسلامی، محمدرضا. (1395). بازخوانی فرم حیاط و فضاهای وابسته آن با استفاده از دستور زبان شکل در معماری در یکصد خانه دوره قاجار شهر کاشان. باغ نظر، 13(44)، 65-76.
12
حسینزاده، فهیمه. (1387). ویژگیها و صورتبندی جنبشهای اجتماعی در ایران. تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت.
13
رحمتالهی، حسین و موسویزاده، سید شهاب الدین. (1390). ﻧﻘﺶ ﻃﺒﻘﻪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺟﺪﯾﺪ در ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت ﻣﺮدمساﻻراﻧﻪ دوره ﭘﻬﻠﻮى. جامعهشناسی ایران، (4)، 5-42.
14
رفعتجاه، مریم. (1386). تحلیل فضاهای محلی در شهرک اکباتان. چکیده مقالات همایش چالشهای فرهنگی مسکن و همسایگی. تهران: مرکز مطالعات فرهنگی شهر تهران.
15
کیاکجوری، خدیجه. (1351). مطالعه درباره مشخصات کویها و مساکن در 9 محله شهر تهران (جزوه منتشرنشده). تهران: دفتر مطالعات و معیارهای ساختمانی وزارت آبادانی و مسکن.
16
مختاری طالقانی، اسکندر. (1390). میراث معماری مدرن ایران. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
17
همایون کاتوزیان، محمدعلی. (1374). اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی (ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی). تهران: مرکز.
18
همایون کاتوزیان، محمدعلی. (1392). ایرانیان: دوران باستان تا دوره معاصر (ترجمه حسین شهیدی). تهران: مرکز.
19
Cagdas, G. (1996). Shape grammar: the language of traditional Turkish house. Environment and Planning B Planning and Design, 23(4), 443-464.
20
Knight, T. (2000). Introduction to shape grammars. In Lecture Notes presented at the MIT, MIT/Miyagi Workshop.
21
Knight, T. & Stiny, G. (2015). Making Grammars: From Computing with Shapes to Computing with Things. Design Studies, (41), 8-28.
22
Ozker, M. (2009). Formal properties of grammars. In Handbook of Mathematical Psychology, (2).
23
Prakash, A; Shekhawat, H. & Goyal, G. (2017). Visual Calculation through Shape Grammar in Architecture. International Research Journal of Engineering and Technology, (4)11, 293-301.
24
Stiny, G. & Gips, J. (1972). Shape Grammars and the Generative Specification of Painting and Sculpture. In O. R. Petrocelli (ed.), the Best Computer Papers of 1971. Philadelphia: Auerbach.
25
Stiny, G. & Gips, J. (1978). Algorithmic aesthetics: Computer models for criticism and design in the arts. Berkeley: University of California.
26
Stiny, G. (1976). Two exercise in formal composition. Environment and Planning B: Planning and Design, 3(20), 187-210.
27
Stiny, G. (1980). Introduction to shape & shape grammar. Environment and Planning B: Planning and Design, 7(3), 343-351.
28
Stiny, G. (2006). Shape: Talking about Seeing and Doing. Cambridge: The MIT Press.
29
Tepavcevic, B. & Stojakovic, V. (2012). Shape grammar in contemporary architectural theory and design. Architecture & Civil Engineering, 10(2), 169-178.
30
ORIGINAL_ARTICLE
نشانهشناسی به عنوان چارچوبی برای خوانش و نگارش منظر
بیان مسئله: علم نشانهشناسی نوین در عرصههای مختلفی از علوم، دریچههای جدیدی باز کرده و فرایند تحلیل را در شاخههای مختلف با ارائة الگوهایی بسط داده است. به نظر میرسد نشانهشناسی میتواند چارچوبی در اختیار معماران منظر قرار دهد.
هدف پژوهش: این پژوهش با مراجعه به مبانی نشانهشناسی در پی یافتن نسبت بین نشانهشناسی و معماری منظر است تا از این طریق به الگویی برای تحلیل و طراحی معماری منظر برسد.
روش پژوهش: این مقاله از روش تطبیق لنزی برای قیاس منظر بهعنوان یک متن و نشانهشناسی بهعنوان ابزار تحلیل متن بهره میبرد و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و تحلیل مفاهیم پایه، نظرات و تقسیمبندیهای افراد صاحبنظر در عرصة نشانهشناسی میپردازد و الگوهایی ترکیبی برای تحلیل و طراحی پیشنهاد میکند.
نتیجهگیری: از یافتههای این پژوهش پیشنهاد الگوی سهوجهی ترکیبی برگرفته از الگوی پیرس و الگوی یلمزلف برای مطالعات منظر است که کالبد، معنا و مخاطب منظر را در ارتباط با یکدیگر مورد مطالعه قرار میدهد. همچنین در مطالعات مربوط به کالبد و معنا، الگوی بسطدادهشدة یلمزلف توسط وانگ را عملیاتی کرده، که الگوی سه مرحلهای برای یافتن معنای منظر یا معنابخشی به آن است.
http://www.bagh-sj.com/article_140743_fabbd261954a47674675e5c4a722372c.pdf
2021-12-22
65
74
10.22034/bagh.2021.278517.4852
نشانهشناسی
معماری منظر
چارچوب
کالبد
معنا
شینا
ص برنجی
shina.sadberenji@modares.ac.ir
1
دانشجوی دکتری معماری منظر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
AUTHOR
مجتبی
انصاری
ansari_m@modares.ac.ir
2
دانشیار گروه معماری دانشکدة هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
بمانیان
bemanian@modares.ac.ir
3
استاد گروه معماری دانشکدة هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
AUTHOR
مسعود
حسنی
dr.mhassany@gmail.com
4
استادیار دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
AUTHOR
اسپیرن، آن ویستون. (1387). زبان منظر (ترجمة سید حسین بحرینی و بهناز امین زاده). تهران: دانشگاه تهران.
1
پیراویونک، مرضیه. (1395). معرفی معیار برای تحقیق تطبیقی مبتنی بر دیدگاه کری واک. مطالعات تطبیقی هنر، 11، 1-10.
2
ترکمن، زهرا؛ انصاری، مجتبی و کیانی، مصطفی. (1398). از نشانهشناسی شهری تا نشانههای فرهنگی-اجتماعی؛ به سوی رویکرد نشانهشناسی اجتماعی. جغرافیا (برنامهریزی منطقهای)، 9(4)، 353-370.
3
چندلر، دانیل. (1394). مبانی نشانهشناسی (ترجمة پارسا، مهدی). تهران: سورة مهر.
4
دانشپور، سید عبدالهادی؛ رضازاده، راضیه؛ سجودی، فرزان و محمدی، مریم. (1392). بررسی کارکرد و معنای فرم شهر مدرن از منظر نشانهشناسی لایهای. نامة معماری و شهرسازی، 11، 71-87.
5
دباغ، امیر مسعود و مختاباد امریی، سید مصطفی. (1393). چارچوبی نوین برای خوانش مساجد تهران معاصر. نقش جهان،4(2) ، 29-42.
6
سجودی، فروزان. (1390). نشانهشناسی کاربردی. تهران: نشر علم.
7
ضیمران، محمد. (1383). درآمدی بر نشانهشناسی هنر. تهران: نشر قصه.
8
طلایی، آویده؛ حبیب، فرخ و مختاباد امریی، سید مصطفی. (1397). تدوین مدل مفهومی نشانهشناسی بازار سنتی ایران. جستارهای زبانی، 9(3)، 129-158.
9
غفاری، علیرضا و فلامکی، منصور. (1395). بازتاب نظریههای نشانهشناسی در خوانش معماری و شهر. مدیریت شهری، 45، 339-350.
10
غفاری، علیرضا. (1396). تحلیل نشانهشناختی کرمان بر پایة ارتباط لایههای متن/بافت. مدیریت شهری، 48، 129-144.
11
قائمینیا، علیرضا. (1393). بیولوژی نص. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
12
قرهبگلو، مینو و اردبیلچی، ایلقار. (1399). مبادی و مبانی شناخت معنای محیط. تبریز: دانشگاه هنر تبریز.
13
گیرو، پیر. (1380). نشانهشناسی. تهران: موسسة انتشارات آگاه.
14
ماجدی، حمید و سعیده زرآبادی، زهرا سادات. (1389). جستاری در نشانهشناسی شهری. آرمانشهر، 4، 49-56.
15
ماهان، امین و منصوری، سید امیر. (1396). مفهوم منظر با تأکید بر نظر صاحبنظران رشتههای مختلف. باغ نظر، 14(47)، 17-28.
16
Bell, S. I. & Apostol, D. (2007). Designing Sustainable Forest Landscapes. London and New York: Taylor & Francis.
17
Bronwen, M. & Ringham, F. (2006). Key Terms in Semiotics. New York: Continuum.
18
Canter, D. (1977). The Psychology of Place. London: Architectural Press.
19
Cobley, P. (2001). “Text” in Semiotics and Linguistics. London and New York: Routledge.
20
Coyne, R. (2019). Peirce for Architects. New York: Routledge.
21
Duncan, J, S & Duncan, N J. (2006). Ideology and Bliss: Roland and Barthes and the Secret Histories of Landscape, In T J. Barnes & J S. Duncan (Ed.), WRITING WORLDS Discourse, text and metaphor in the representation of landscape. London and New York: Routledge.
22
Eco, U. (1979). A Theory of Semiotics. Bloomington: India Press.
23
Jappy, T. (2013). Introduction to Peircean Visual Semiotics. London: Bloomsbury.
24
Jorgensen, K. (1998). Semiotics in Landscape design. LANDSCAPE REVIEW, 4(1), 39-47.
25
Lawes R. (2019). Big semiotics: Beyond signs and symbols. International Journal of Market Research, 61(3), 1–14.
26
Lindström, K., Kull, K. & Palang, H. (2013). Landscape semiotics: contribution to culture theory. In P. Howard, I. Thompson & E. Waterton (Ed.), The Routledge Companion to Landscape Studies. London and New York: Routledge.
27
Lomas, T. (2016). Positive art: Artistic expression and appreciation as an exemplary vehicle for flourishing. Review of General Psychology, 20(2), 1–12.
28
Lomas T. (2019). Positive Semiotics. Review of General Psychology, 20(2),171–182.
29
Mingers, J & Willcocks, L. (2017). An integrative semiotic methodology for IS research. Information and Organization, 27(1),17-36.
30
Punter, J. (1991). Participation in the design of urban space. Landscape Design, 200(1), 24-27.
31
Raaphorst, K., Duchhart, I., Van der Knaap, W., Roeleveld, G. & Van Den Brink, A. (2016). The semiotics of landscape design communication: towards a critical visual research approach in landscape architecture. Landscape Research, 42(1),120-133.
32
Raaphorst, K., Roeleveld, G., Duchhart, I., Van Der Knaap, W., & Van Den Brink, A. (2018). Reading landscape design representations as an interplay of validity. Readability and interactivity: a framework for visual content analysis. Visual Communication, 19(2), 163-197.
33
Wang, M. (2020). Linguistic semiotics. Singapore: Springer.
34
Walk, K. (1998). How to Write a Comparative Analysis. Retrieved from http:// writingcenter.fas.harvard.edu/pages/how-write-comparative-analysis.
35
ORIGINAL_ARTICLE
باززایی نگارگری با زبان نو در ترکیۀ دوران معاصر (از 1900 تا کنون)
بیان مسئله: از اواخر امپراتوری عثمانی روند مدرنسازی در کلیة زمینههای اجتماعی، اقتصادی، نظامی و هنری در ترکیه آغاز شد و در دوران جمهوری تبلیغات وسیعی جهت تشویق هنرمندان ترک به استفاده از دستاوردهای هنر غرب به راه افتاد. این مسئله سبب شد هنرهای سنتی از جمله نگارگری عثمانی به حاشیه رود. با این وجود در دهههای اخیر شاهد گرایش دوبارة بسیاری از هنرمندان ترک به نگارگری بودهایم که به نظر میرسد زبانی نو دارد و با اهداف متفاوتی از دوران گذشته شکل گرفته است.هدف پژوهش: بررسی تأثیرپذیری هنر معاصر ترکیه از شاخصههای نگارگری سنتی عثمانی.روش پژوهش: شیوة تاریخی-تحلیلی با رجوع به اسناد تاریخی و مطالعة آثار هنرمندان شاخص در زمینة استفاده از عناصر نگارگری عثمانی.نتیجهگیری: گرایش به هنرهای سنتی که با ایجاد جنبشهای ملیگرایی، خواست اجتماعی و تشویق نهادهای هنری آغاز شد، موجب شد تا هنرمندان بسیاری در پی احیای فرهنگ ملی و دستیابی به هویت و نیز با فرض دستیافتن به زبانی نو جهت بیان مسائل روز، رویکردی دوباره به هنر نگارگری داشته باشند. مقایسه این آثار از لحاظ محتوا و ساختار با آثار گذشته نشان داد که برخلاف نگارگری سنتی که در خدمت بیان رویدادهای درباری و تصویرسازی متون ادبی و تاریخی بود، آثار معاصر بهرغم تأثیرپذیری از ساختار و مؤلفههای تصویری گذشته، بیشتر در پی بیان موضوعات سیاسی، اجتماعی و روزمره برآمده است. علاوه بر این، شاخصههای نگارگری در دوران معاصر بر رسانههای جدید دیگری چون چیدمان، انیمیشن، فیلم و ... نیز تأثیر گذاشته است.
http://www.bagh-sj.com/article_140744_e54bbc36b96b00b092dfa785a05e62d7.pdf
2021-12-22
75
88
10.22034/bagh.2021.261576.4733
هنر معاصر
مینیاتور
نگارگری ترکیه
باززایی نگارگری
سارا
فرحمند درو
farahmand.sarah@gmail.com
1
پژوهشگر دکتری پژوهش هنر، دانشگاه هنر، ایران.
LEAD_AUTHOR
حجت
امانی
hojatamani@gmail.com
2
دکتری تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر اسلامی، دانشگاه تهران، ایران.
AUTHOR
بلر، شیلا و بلوم، جاناتان. (1396). هنر و معماری اسلامی (1800-1250) (ترجمة یعقوب آژند). تهران: سمت، پژوهشکدة تحقیق و توسعة علوم انسانی.
1
پاکباز، روئین. (1386). دایرهالمعارف هنر. تهران: فرهنگ معاصر.
2
شاو، استانفورد جی. (1370). تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیه جدید، (ترجمة محمود رمضانزاده). ج. 2. مشهد: آستان قدس رضوی.
3
عربخانی، رسول. (1387). کیش مشروطهخوان در ایران و عثمانی. کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، (130)، 60-63.
4
فرخفر، فرزانه. (1391). تأثیر هنر ایران بر هنر عثمانی در حوزة نگارگری قرون دهم و یازدهم هجری (پایاننامة منتشرنشدة دکتری). دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
5
کشمیرشکن، حمید. (1396). کنکاشی در هنر معاصر ایران. تهران: چاپ و نشر نظر.
6
کینراس، لرد. (1373). قرون عثمانی (ظهور و سقوط امپراتوری عثمانی) (ترجمة پروانه ستاری). تهران: کهکشان.
7
گوچک، فاطمه موگ. (1392). رویارویی شرق و غرب در عصر روشنگری (فرانسه و امپراتوری عثمانی در قرن هجدهم) (ترجمة دکتر عبدالله همتی گلیان). مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، آستان قدس رضوی.
8
محمدزاده، مهدی؛ شریفیان، شکیبا و مهرآئین، مصطفی. (1395). هنر در خدمت گفتمان نوسازی: مطالعة موردی نقاشی عثمانی از اواخر امپراتوری تا استقرار جمهوری. هنرهای اسلامی صناعی، (1)، 11-19.
9
Abazov, R. (2009). Culture and Customs of Turkey. Westport, CT: Greenwood.
10
Aslier, M., Erol, T., Ozsezgin, K., Renda, G. & Turani, A. (1988). A History of Turkish Painting. Seattle, London: University of Washington.
11
Feroz, A. (2003). The making of modern Turkey. London and New York: Taylor & Francis.
12
Hobsbawm, E. & Ranger, T. (2000). Inventing Tradition, Cambridge: Cambridge University.
13
Keser, N. & Keser, I. (2017). Different Political Impacts on Making of Western-style Art and on Art Education in Turkey. The International Journal of Social Sciences and Humanities Invention, 4(4).
14
Marie Baldwin, E. (2011). The Evolution of Turkey’s Contemporary Art Scene: Examining Trends in Infrastructural Transformation and Globalization in an Emerging Market. (Unpunished Master Thesis). the Faculty of the Department of Arts Administration, Savannah College of Art and Design, US.
15
Ozbilge, I. (2016). Contemporary Ottoman Miniatures:”an analytical essay on the influence of Ottoman miniatures in the contemporary art scene”. (Unpublished Master thesis). Royal Academy of Fine Arts. arts (KASK) in Ghent, Belgium.
16
Özbilge, Ş. (2012). Kaostantinist resin sergisi. Painting Exhibition Catalog in G.Art gallery, 8 May - 4 June.
17
Senon, C. (2010a). Even a Cat Has a Mustache. Exhibition Catalog, 21 January – 13 February.
18
Senon, C. (2010b). I am an activist, feminist artist. Retrived from https://www.metropolism.com/en/features/22387_canan_senol
19
Yildirim, B. (2016). Woman figure in two ottoman miniature painters. La figura de la mujer en dos pintores de miniaturas otomanas. Boletín de Arte, (16), 30-42.
20
ORIGINAL_ARTICLE
بازشناسی گونههای از نقاشی ایران بهمثابه هنر اسلامی تحت گفتمان قدرت حاکم
بیان مسئله: طی چهل سال اخیر نظام جمهوری اسلامی ایران همواره در نظر داشته تا با ژرفابخشی به مفهوم واژگان هنر اسلامی در نقاشی، از این مکانیسم بصری بهره بهینهای ببرد و مبتنی بر آن توان معنادهی به گفتمان خویش را تحکیم کند. این موضوع سبب اطلاق عنوان هنر اسلامی به گونههایی از نقاشی شده است. گونههایی که چه به یادگارمانده از سدههای پیشین تاریخی (در پنج گرایش نگارگری، تذهیب، گلومرغ، نگارگری نو و نقاشی قهوهخانهای) و چه نشأت گرفته از رویدادهای سیاسی-اجتماعی همین دوران، اگرچه دارای محتوا و اصول زیباییشناختی مختص به خویش هستند، لیکن همگی تقریباً یکسان و مشابه در اذهان عامه تجلی مییابند.
هدف پژوهش: بر همین اساس، پژوهش حاضر در پی کسب شناخت دالهایی برآمده که تحت گفتمان نظام در این گونهها به نحوی مفصلبندی شدهاند تا دلالتگر معنایی اسلامی باشند.
روش پژوهش: بر مبنای نظریه گفتمان لاکلا و موفه و تحلیل کیفی محتوایی تلاش شده تا تمامی عناصر گفتمانی گونههای مورد بحث مشخص شوند.
نتیجهگیری: بررسیها نشان میدهند که گونههای «نقاشی ایرانی»، «نقاشی سنتی»، «نقاشی انقلاب» و «نقاشی دفاع مقدس» به ترتیب دارای دالهای: 1. اشراقی، عرفانی و حماسی 2. اخلاقی، معنوی و الوهی 3. عقیدتی، تبلیغی و حقطلبانه 4. ارزشی، آرمانی و پایدارمدارانه هستند. دالهایی که چون همگی حول دال مرکزی گفتمان قدرت یعنی اسلام شیعی سامان یافتهاند، بنابراین سبب پنداشته شدن همگی این گونهها تحت عنوان هنر اسلامی شدهاند. به گونهای که هریک در ساحتهای معنایی متفاوت از اسلام تاریخی-تمدنی، اسلام دینی-تعلیمی، اسلام حاکمیتی و اسلام سیاسی نهتنها منجر به پربارشدن و تجلی سایر دالهای گفتمانی نظام شدهاند، بلکه تحققبخش اهداف سیاسی گوناگونش نیز بودهاند.
http://www.bagh-sj.com/article_140745_3ad8dcc4c787261e98bb7cb358e1197f.pdf
2021-12-22
89
98
10.22034/bagh.2021.263174.4741
گونه نقاشی
گفتمان حاکم
دال
نظام جمهوری اسلامی ایران
فهیمه
زارع زاده
f.zarezadeh@modares.ac.ir
1
استادیار گروه هنر اسلامی، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
آرون، ریمون. (1370). مراحل اساسی اندیشه در جامعهشناسی (ترجمه باقر پرهام). تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
1
آژند، یعقوب. (1392). نگارگری ایران. تهران: سمت.
2
آوینی، محمد. (1370). جاودانگی و هنر. تهران: برگ
3
آوینی، سید مرتضی. (1393). هنر متعهد در خدمت هیأت تراز انقلاب اسلامی. شمسه رستاخیز جان. 1(3)، 6-35.
4
ابوالقاسمی، محمدرضا. (1394). ملاحظاتی درباره زیباشناسی نگارگری ایرانی. پژوهشهای ایرانشناسی، 5(1)، 15-32.
5
اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، الگ. (1386). هنر و معماری اسلامی (ترجمه یعقوب آژند). تهران: سمت.
6
اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس. (1388). قابهای حماسه. قم: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
7
اسدی، مرتضی و نادعلیان، احمد. (1392). بررسی تأثیر ایدئولوژی و تفکر سیاسی در به کارگیری عناصر تصویری در آثار نقاشی انقلاب اسلامی. نگره. 7 (25)، 65- 87.
8
اسدی، مرتضی. (1385). هنر اعتراض، هنر انقلاب. هنرهای تجسمی،7 (25)، 54- 57.
9
اسدی، بیژن. (1371). سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
10
اسکندرپور خرمی، پرویز و شفیعی، عاطفه. (1390). نگارگری ایرانی تجلیگاه ملکوت خیال (با تأکید بر آرای شیخ شهابالدین سهروردی درباره عالم خیال (مثال)). هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 12(48)، 19-28.
11
اسکندری، ایرج. (1385). جنبش هنر انقلابی ایران. هنرهای تجسمی،7 (25)، 50- 53.
12
اسکندری، ایرج. (1387). انقلاب و انقلابیگری در نقاشی معاصر ایران. تندیس، (142)، 10.
13
اعتصام، ایرج؛ فرمهینی فراهانی، رضا و اقبالی، سیدرحمان. (1392). سیر تحولات فرمی در طراحی معماری بناهای فرهنگی در معماری معاصر ایران. هویت شهر، 7 (14)، 25-36.
14
براتی، پرویز. (1393). سرگذشت نقاشی در ایران. تهران: افق.
15
بلر، شیلا و بلوم، جاناتان. (1387). سراب هنر اسلامی (ترجمه فرزانه طاهری). باستانشناسی و تاریخ. 23 (1)، 48- 92.
16
بورکهارت، تیتوس. (1369). هنر مقدس، اصول و ارزشها (ترجمه جلال ستاری). تهران: سروش
17
بینیون، لارنس. (1378). سیر تاریخ نقاشی ایرانی (ترجمه مهدی حسینی). تهران: امیرکبیر
18
پنجهباشی، الهه. (1395). مطالعه تحلیلی و تطبیقی نقشمایه مرغ در نقاشیهای گل ومرغ لطفعلی شیرازی. نگره، 10(39)، 60-75.
19
پورمند، حسنعلی و داوری، روشنک. (1391). تصویر شاهانه و بازنمایی قدرت در قاجاریه (مطالعه تطبیقی هنر دوره فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه قاجار در گفتمان قدرت). مطالعات تطبیقی هنر، 2(4)، 93-105.
20
ترنر، برایان. اس. (1390). رویکردی جامعهشناختی به شرقشناسی، پستمدرنیسم و جهانی شدن (ترجمه محمدعلی محمدی). تهران: یادآوران.
21
حسینی، سید رضا. (1391). تاریخ نقاشی در ایران. تهران: مارلیک.
22
حسینآبادی، زهرا و محمدپور، مرضیه. (1395). بررسی تأثیر نقاشیهای قهوهخانهای با موضوعات مذهبی بر روی باورهای عامه مردم. جلوه هنر، 4(16)، 69-78.
23
حسینی راد، عبدالمجید و خلیلی، مریم. (1391). بررسی نقش جریانهای فکری و حکومتی در رویکرد ملیگرایانه نقاشی نوگرای ایران در دوران پهلوی. هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 13(49)، 5-17.
24
خزائی، محمد. (1387). هنر انقلاب اسلامی. کتاب ماه هنر، (119)، 4.
25
دشتیزاده، مریم؛ جوانی، اصغر و سجودی، فرزان. (1395). واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعهای موزهای. مطالعات تاریخ فرهنگی، 8(30)، 31-55.
26
ربیعی پورسلیمی، محمدرضا و افشار مهاجر، کامران. (1398). تحلیل گفتمان نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ (در مقایسه با نقاشی جنگ در شوروی). باغ نظر، 16 (73)، 5- 16.
27
ربیعی پورسلیمی، محمدرضا و افشارمهاجر، کامران. (1398). تحلیل گفتمان نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ (در مقایسه با نقاشی جنگ شوروی). باغ نظر، 16(73)، 5-16.
28
رضائی جعفری، محسن، آقاحسینی، علیرضا و علیحسینی، علی. (1395). گفتمان انقلاب اسلامی ایران و الزامات اشاعه ارزشهای آن در عصر جهانیشدن بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موفه. مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، 6(20)، 85-110.
29
رهبر، ایلناز؛ طاووسی، محمود؛ افهمی، رضا، شیخمهدی؛ علی و پورمند، حسنعلی. (1395). بازتاب نمادین مشروعیت بر سکههای ساسانی (مطالعه موردی: دوران قباد اول و جاماسب). جامعهشناسی تاریخی، 8(1)، 209-230.
30
زارعی، کریم؛ شاملو، غلامرضا و حمیدیمنش، تقی. (1397). تبیین نقش تأثیرگذار قهوهخانه در جریان شکلگیری نقاشی قهوهخانهای. باستانشناسی پارسه، 2(5)، 143-159.
31
زنگی، بهنام. (1392). بررسی کارکردهای اجتماعی نقاشی دیواری در ایران (پایاننامه منتشرنشده دکتری پژوهش هنر). دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، ایران.
32
زنگی، بهنام؛ آیتاللهی، حبیب و فهیمیفر، اصغر. (1391). بررسی موقعیت اجتماعی نقاشی دیواری پس از انقلاب در ایران (با رویکرد جامعهشناسی پییر بوردیو). نگره، 6(24)، 85-101.
33
صفاران، الیاس. (1397). آداب معنوی در هنرهای سنتی. تهران: دانشگاه پیام نور
34
طبسی، محسن و انصاری، مجتبی. (1394). بررسی محتوا و شکل در نقاشی دهه اول انقلاب اسلامی. هنرهای زیبا. 27 (27)، 87- 96.
35
عطوفی کاشانی، طاهره. (1389). سنتگرایان. فرهنگ پژوهش، 2(6)، 145-168.
36
فرخی، حسین و افتخاری، اسماعیل. (1393). گفتمانهای هنری در ایران پس از انقلاب اسلامی (با تأکید بر سینما). پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی، 3(10)، 147-180.
37
قنبری، حسین. (1395). امکان ضرورت هنر اسلامی: بررسی و نقد دیدگاه سنتگرایان. تهران: نگاه معاصر.
38
کاووسی، ولیالله. (1398). سرآغاز تاریخنگاری هنر اسلامی در بوته استشراق، استعمار و مجموعهداری. هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 24(4)، 15-24.
39
کفشچیان مقدم، اصغر. (1385). غنچههای سوخته: جنبش نقاشی دیواری انقلاب. خیال. 1 (3)، 14- 23.
40
کنبای، شیلا. (1387) . نقاشی ایرانی (ترجمه مهدی حسینی). تهران: دانشگاه هنر.
41
گلشنی، علیرضا؛ یارمحمدی، حسن و دانشفرد، بابک. (1392). تأثیر مکتب جندیشاپور بر مکتب پزشکی بغداد. مطالعات تاریخ پزشکی، 2(2)، 49-56.
42
گودرزی، مرتضی. (1387). نقاشی انقلاب و هنر متعهد اجتماعی دینی در ایران. تهران: فرهنگستان هنر
43
لطیفی ممقانی، غلامحسین. (1395). دفاع مقدس، برگزیده آثار نقاشی خیابانی. تبریز: صریر
44
ماحوزی، رضا. (5931). زیبایی در اندیشه سنتگرایان. تهران: پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات .
45
مازیار، امیر. (1931). نسبت هنر اسلامی و اندیشه اسلامی از منظر سنتگرایان. کیمیای هنر، 1(3)، 7-12.
46
مجتهدزاده، روحاله و سعدوندی، مهدی. (6931). نگاهی به تحولات گفتمانی حوزه هنر اسلامی در سه مقطع زمانی. مطالعات هنر اسلامی، 7(28)، 55-75.
47
محمدی وکیل، مینا و بلخاری قهی، حسن. (7931). مطالعه تطبیقی مکاتب نقاشی در ادوار قاجار و پهلوی اول با رویکردهای فکری در برابر ورود تجدد به ایران. نگره، 12(48)، 19-33.
48
مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. (8931). رد پای نور. تهران: سوره مهر.
49
مریدی، محمدرضا و تقیزادگان، معصومه. (1391). گفتمانهای هنر ملی ایران. انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 8(29)، 139-160.
50
مریدی، محمدرضا. (1395). کشمکشهای رئالیسم و ایدئالیسم در نقاشی ایران معاصر: طرح رویکردی برای مطالعه تاریخ اجتماعی هنر ایران معاصر. جامعهشناسی هنر و ادبیات، 8(1)، 81-112.
51
معینالدینی، محمد و عصارکاشانی، الهام. (1392). سیر تحول زیباییشناسی طبیعت در تکنگارههای مکتب اصفهان. جلوه هنر، 3(9)، 77-90.
52
ملکی، توکا. (1389). هنر نوگرای ایران. تهران: نظر.
53
میرهاشمی، سیدعباس. (1391). هنر مقاومت. تهران: ساقی-انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس.
54
هنری، یدالله و آزرمی، علی. (1392). بررسی و تحلیل فرآیند استقرار و انسجامیابی گفتمان انقلاب اسلامی ایران بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موفه. پژوهشنامه انقلاب اسلامی، 2(8)، 95-118.
55